شب نوزدهم ماه مباک رمضان مصادف با اولین شب از شبهای قدر حضرت آیت الله حاج سید محمد علی مصطفوی مطالب خود را با طرح سوالی از امام معصوم که در جوابشون فرمودند که هل‌الدّینُ  إلّا الحب و البغض ؟  آیا دین و ایمان چیزی غیر از حبّ و بغض است؟ آغاز نمودند
تمام ادیان آسمانی محور همه کارهاشون در محبت و بغض بوده؟ گاهی بعضی از دوستان خیال میکنند که بغض را نیاورند درست است نه اینطور نیست این اشتباهی محض است که از بیان بغض صرفه نظر میکنید...اتفاقا زیبایی کلام به همین مطلب است که حب و بغض در کنار هم باشد .

ما فکر میکنیم که کلام امام هم مثل بیان ما است.کلام امام سه ویژگی دارد کلام از روی بینش است و از روی شتابزگی نیست. و تاثیر کلامشان را تا آخرالزمان میبینند. مثل ما نیستند که یک حرفی بزنیم فقط به درد حال ما بخورد.

پس به بعضی از دوستان و سخنرانان توصیه میکنم یا کلام ائمه معصومین (ع) را تمام بگویید یا اصلا نگویید و بخاطر ذوقتان تکه ای را برندارید و بقیه را نگویید

ما که خدا را دوست داریم با دوستدارنش نیز دوستیم و با شمنانش دشمن و همینطور با دوستداران رسول خدا و اهل بیت عصمتش (ع)

این مشکل فکری ربطی به حال ندارد از زمان حضرت رسول (ص) نیز بود حتی از زمان هابیل و قابیل

ایشان فرمودند:کسی که امام زمانش را دوست دارد و در اول دعاهایش به ولی نعمت و ذات مقدس حضرت دعا میکند و سپس دعای خودرا میگوید که امام زمان در حقش مستجاب کند تا زمانی که دشمن امام زمان (عج) را نادیده بگیرد و نشناسد هیچ فایده ای و اثری ندارد.

دوستی و محبت اصلا کافی نیست دوستی خمیر مایه و سرمایه هر شخص است ولی دشمن شناسی خیلی مهم است. مومن باید چشم بصیرت داشته باشدو فرق بین دوست و دشمن را در هر زمان تمییز دهد.

در ادامه این محبث با شاره به وقایع این شب فرمودند:خیلی ها بودند که بین محبت وبغض نتوانستند تشخیص دهند و تا زمانی که محبت بود محکم ایستادند ولی زمانی که بحث بغض آمد فرار کردند...بروید تاریخ را مطالعه کنید.....چه افرادی بودند که در رکاب امیرالمومنین (ع) شمشیر زدند و جنگیدند ولی وقتی صحبت از بغض آمد ایشان را رها نمودن. مگه رسول خدا مکررا نمیفرمودند : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً  الی اخر....پس چه شد یک بار موضوع سقیفه پیش آمد و بعد از سی سال باز گروهی پیدا شدند که قضیه صفین و نهروان و.. و وقتی حرف معاویه به میان آمد حضرت را رها نموده و آن اتفاق شومی که نباید میافتاد انجام شد.

آدم های کج فهم وکج اندیش و بی ذوق ونادانی بودند که دست به این اتفاق شوم زدند.

مگه این گروه خوارج چه کسانی بودند ....همین ابن ملجم مرادی چه کسی بود. کسی که حضرت را خیلی دوست میداشت و کنارش شمیشرمیزد ولی عاقبت کسی شد که شامل سخن پیامبر که او را اشقی الاشقیا معرفی کرده بودند...