شیطان مشاغل فراوانی دارد ؛ گاهی مسافر کش است ؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستد و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برد . گاهی کشاورز است و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشاند . گاهی نقاش است ؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زند و جامه کژی برقامت راستی می پوشاند. و گاهی هم خلبان است ؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زند تا باند مناسب برای فرود بیابد
احسنتم؛ کاملاً صحیح است...
اما اگر انسان جلوی درب دل خویش بنشیند و مانع ورود شیاطین شود دیگر سوار اتومبیل شیطانی نخواهد شد... دیگر شیطان راهی به دلش ندارد که در آن کشاورزی کند... دیگر نمی تواند روی دیوار آن نقاشی کند... دیگر راهی به آسمان دل او ندارد که بر فراز آن گشت بزند...
دل جایگاه خداست... اما تا وقتی که انسان از این جایگاه مراقبت کند!