امروزتون زیبا و پربرکت



هر صبح که از خواب بیدار می‌شوی،

در نظر بیاور چه سعادتی‌ست:

زنده بودن،

فکر کردن،

لذت بردن،

دوست داشتن!

شادی عطریـــست که نمی‌توان آن را به دیگران زد و خود از بوی خوش آن بهره‌مند نشد!


شادترین و راضی‌ترین انسان‌ها،

آن‌هایی هستند که به دیگران کمک می‌کنند.

کمک به دیگران در هر زمینه‌ای، برای بهبود زندگی و کار آنها، نه تنها ارزش و اعتبار اجتماعی فرد را دو چندان می‌کند بلکه "برکت" را به زندگی او می‌آورد.


🌺🔆 امروزتون زیبا و پــــُربرکت 🔆🌺


💠 قلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ

بگو به فضل و رحمت‏ خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد می ‏آورند بهتر است

یونس (۵۸)



۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
سید مهدی

با بقیه الله الاعظم

اینک ماییم که در دوران غیبت آن منتظر چشم براهیم , و ندای: این بقیه الله سر میدهیم و باید انتظار خود را با عمل به اثبات رسانیم.

همانا حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَلْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ

کسی که دوست می دارد از یاران قائم باشد , باید آماده باشد. ودر حال آمادگی , به پارسایی و محاسن اخلاق , عمل نماید.

در این روز جمعه که متعلق است به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم , بیاییم دست آسمان برداریم و برای سلامتی و تعجیل در ظهورش دعا نماییم.

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سید مهدی

نجوای شبانه

 

الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست

الهی ترسانم از بدی، خود بیامرز مرا به خوبی خود

الهی بنیاد توحید ما خراب مکن و باغ امید ما بی آب مکن

الهی هر کس از آنچه ندارد مفلس است و من از آنچه دارم

الهی اگر مجرمم، مسلمانم و اگر بد کرده ام پشیمانم

الهی کدام درد از این بیش باشد که معشوق توانگر بود و عاشق درویش ...

💠 پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 

هر کس با وضو و طهارت بخوابد، مثل این است که سراسر شب را به عبادت و بیداری گذرانده است.

بحارالانوار/ ج۷۴/ ص١۵٠

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سید مهدی

چرا گاهی دعا میکنیم ولی اجابت نمیشود؟

گاهی این سوال به ذهن انسان می رسد که اگر خداوند صدای ما را می شنود، به دعا و درخواست ما آگاه است، توانایی اجابت هم دارد و خودش فرموده: از من بخواهید تا اجابت کنم.(غافر۶۰) پس چرا برخی اوقات شاهد اجابت سریع دعاهای خود نیستیم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست، زیرا نوعی عبادت و پرستش است و در هر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات ذات اقدس آراسته گردد، خالی از اثر قربی نیست. بنابراین، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد.

به عبارت دیگر؛ فلسفه و هدف اولی در دعا کردن، زنده نگه داشتن حالت دعا است و اگر کسی توفیق دعا کردن پیدا کرد باید مطمئن باشد که مورد عنایت خدا قرار گرفته و در حقیقت خواسته اصلی او که مناجات، سخن گفتن و ارتباط با خدا بوده به دست آمده است اما دریافت خواسته مورد نظر، در مرتبه دوم است که برای به اجابت رسیدن آن باید شرایطی را در نظر داشت و رعایت کرد؛ از جمله این که:

۱. انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد، یا به ضرر دیگران نباشد و یا ...


۲. هم چنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست درباره حاجات و حوا ئج معنوی است. مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعه اسلامی و مؤمنان و...


۳. اگرچه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانون مند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد.


۴. در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است عمل نماید.


۵. از طرفی اموری نظیر «ذکر صلوات در ابتدا و انتهای هر دعا، مراقبت از قلب در برابر وسوسه های شیطان، قطع امید از غیر خدا و تنها تکیه نمودن بر او» به استجابت دعا کمک می کنند.


رسول گرامی اسلام فرمود: هنگامی که خداوند بخواهد نیازهای بنده اش را برآورد به او اذن و توفیق دعا کردن می دهد. (میزان الحکمه/حدیث ۵۵٨٣)

وبا استمرار این حالت است که آدمی به تدریج مظهر نورانیت و اسماء و صفات کمالیه حق تعالی شده، به کمال و سعادت شایسته خود می رسد، خود دعا کردن، در حقیقت، درمان عطش قلب و تسکین سوزش جان و و نیاز روح به عروج به عالم قدس اله است.


امام صادق(ع)فرمود: شما را به دعا سفارش می کنم. زیرا با هیچ عمل دیگری همچون دعا، به خدا نزدیک نمی شوید (کافی، ج۲، ۴۶۷)


در صورت برقراری ارتباط صحیح و رعایت شرایط لازم، خواسته های مادی و معنوی انسان نیز در معرض اجابت قرار خواهد گرفت. ان شاء الله.

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سید مهدی

مناقب حضرت امیرالمومنین امام علی(ع) از لسان حضرت رسول اکرم (ص)



پیامبر اسلام صلی الله و علیه و اله  به‌ امیرالمومنین حضرت علی‌علیه السلام فرمودند: ای‌ علی‌، اگر بنده‌ای‌ به‌ اندازه‌ نوح‌ (۹۵۰ سال‌) خدا را عبادت‌ کند؛ و به‌ اندازه‌ کوه‌ احد، طلا انفاق‌ کند؛ و هزار سال‌ پیاده‌ به‌ حج‌ رود؛ و آن‌گاه‌ بین‌ صفا و مروه‌ مظلومانه‌ کشته‌ شود، اما ولایت‌ تو را نپذیرفته‌ باشد، رایحه‌ بهشت‌ را استشمام‌ نکرده‌ و به‌ بهشت‌ نخواهد رفت‌. (بحارالانوار، ۳۹،۲۵۶)

این‌ حدیث‌ در کتاب‌ (المناقب‌ خوارزمی‌) هم‌ که‌ یکی‌ از کتاب‌های‌ اهل‌ تسنن‌ است‌، آمده‌. (المناقب‌، ۶۷ و ۶۸)


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سید مهدی

نشانه صبور از لسان حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله

حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله میفرمایند:


💠 علَامَةُ الصَّابِرِ فِی ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا یَکْسَلَ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ لَا یَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَى لِأَنَّهُ إِذَا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ وَ إِذَا شَکَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ.


💠 صبور سه نشانه دارد: اول آن که سستى نمى کند، دوم آن که افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن که از پروردگار خود شِکوه نمى کند؛ زیرا اگر سستى کند، حق را ضایع کرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شکر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شکوه کند او را معصیت کرده است .

________________________________________________________________________________________

علل الشرایع، ج۲، ص۴۹۸، ح١

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

درباب ثواب ذکر فضایل و مناقب حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام

مرحوم مجلسی در کتاب بحار از پیغمبر اکرم صلی الله و علیه و اله وسلم , چنین روایت کرده که فرمودند :

خدا فضایلی برای برادرم علی بن ابیطالب علیه السلام قرار داده که احصاء نمیتوان کرد عدد آن را, مگر حق تعالی کسی که فضیلتی از فضایل اورا بگوید _درصورتیکه مقر و معتقد به آن فضیلت باشد_ خداوند می آمرزد گناهان گذشته و آینده ی اورا , ولو اینکه وارد قیامت شود با گناه جن و انس.

وکسی که بنویسد فضیلتی از فضایل علی بن ابیطالب علیه السلام را , تا مادامی که رسم آن کتابت باقی است , همیشه ملایکه برای او طلب آمرزش می کنند.

وکسی که بشنود فضیلتی از فضایل علی بن ابیطالب علیه السلام , را می آمرزد خداوند گناهانی که به گوش کرده.

و کسی که نظر کند به کتابی که در فضایل حضرت امیر علیه السلام باشد , می آمرزد خداوند گناهانی که به چشم کرده است.بعد از آن , پیغمبرصلی الله و علیه و اله  فرمود: 

نظر کردن به علی بن ابیطالب علیه السلام عبادت است, و ذکر او عبادت است . وقبول نمی شود ایمان عبد مگر به ولایت و دوستی او و بی زاری جستن از دشمنان او.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

نماز حضرت سلمان در روز نیمه رجب






روز نیمه رجب روز مبارکی است و در آن چند عمل اس
ت که یکی از این اعمال , خواندن نماز حضرت سلمان میباشد که نحوه خواندن این نماز بدینصورت میباشد : ده رکعت نماز گذارد، بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت‏ یک مرتبه سوره «حمد»، سه مرتبه «توحید» و سه مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» را خوانده و پس از هر سلام‏ دستها ر
ا بلند کند و بگوید:

لا إِلَهَ إِلا ال

لَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ

معبودى جز خدا نیست، یگانه و بى‏ شریک است، فرمانروایى و سپاس تنها براى اوست،

یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ

زنده مى ‏کند و مى‏ میراند، و اوست‏ زنده‏ اى که نمى‏ میرد، خیر به دست اوست و او بر هر کارى تواناست.

سپس بگوید:

إِلَها وَاحِدا أَحَد

ا فَرْدا صَمَدا لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا

معبود، یگانه، یکتا، فرد، مقصود نیازمندان، که همصرى و فرزندى نگرفته است

پس دستها را بر روى خود کشد و حاجات خود را بطلبد و از فواید این نماز نباید غفلت نمود که بسیار است.

و چه زیباست که هرروزمان به یاد این مرد بزرگ تاریخ اسلام باشیم و سلامی و درودی به ارواح مقدسشان دهیم زیرا که واقعا هرچه از دین و تشیع و ولایت داریم به واسطه رشادتها و فداکاریهایی امثال حضرت سلمان میباشد که پا جا پای حضرت امیرالمومنین علیه السلام میگذاشتند و تابع محض ولایت بودند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

پانزدهم رجب سالروز وفات حضرت زینب سلام الله علیها

حضرت زینب سلام الله علیها  یکی از بزرگترین بانوان اسلام است که توانست بعد از واقعه عاشورا با سخنرانی خود در مقابل یزید و سران کوفه برای همیشه تاریخ اسلام را زنده نگه دارد .

در وصف حضرت زینب کتابها میتوان نوشت ولی در این میان میتوان دوجمله ای را از این شیرزن تاریخ اسلام که همچون پدر بزرگوارش امیرالمومنین علیه اسلام در برابر ظلمی که به ایشان وارد خم بر ابرو نیاورد و در برابر ظالمان زمان آنچنان سخنرانی کرد که تاریخ نه دیده و نه خواهید دید

وقتی حضرت زینب سلام الله علیها در قتلگاه بدن قطعه قطعه شده حضرت امام حسین علیه السلام را دید بجای ضعف در برابر دشمن غدار، بدن برادر را کمی بلند کرد و رو به آسمان فرمودند: اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان. خداوندا! این قربانی اندک را از ما بپذیر!!

سبحان الله!...که این قربانی "قلیل" ست!!.....
در مجلس ابن زیاد هم هنگامی که او از روی شماتت به زینب علیهاالسلام گفت: "دیدی که خداوند با برادر و خاندانت چه کرد؟" زینب علیهاالسلام در پاسخ فرمود: "ما رأیت الا جمیلا...؛ جز زیبا(یی) چیزی ندیدم،«ما رأیت الا جمیلا » یعنی در اوج بلا زیبایی توحید و بلکه بالاتر ازآن جلوه ذات "جمیل" جل و علا را دیدن.....

وفات حضرت زینب سلام الله علیها در تاریخ 15 رجب می باشد.این روز را به پیشگاه حضرت صاحب الزمان (عج) تسلیت عرض مینماییم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

سیزدهم رجب میلاد امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام

از علی گفتن، نه در توان محدود ذهن های ماست که راهی به افلاک عظمت او نداریم و نه حتی در قدرت واژه ها که جرعه هایی از اقیانوس وجود او را به سطر آورند

زیباترین ولادت: شرافت ولادت در مهبط وحی و فرودگاه فرشتگان الهی؛ یعنی کعبه، تنها، افتخار اوست. زیباترین نام: نام او از نام خدا مشتق شد؛ علی.

زیباترین معلم: در محضر برترین وجود هستی زانوی آموختن بغل گرفت؛ در مکتب رسالت.

زیباترین ایثار: در شب نیرنگ کفر باوران برای قتل پیامبر، او بود که شجاعانه شمشیرها را انتظار کشید.

زیباترین عبادت: غرق در بحر دلدادگی، بی خود از خود، تیر را این هنگام باید از پای او بیرون کشید.

زیباترین حماسه: بدر، احد، خیبر، خندق؛ کدام کس را یارای هماوردی با اوست.

زیباترین سخنان: سخنش فروتر از سخن خالق و فراتر از سخن مخلوق بود؛ برادر قرآن.

زیباترین شهادت: هنگام عشق بازی با خدا، در محراب بندگی!


درپایان بخاطر دارم که مرحوم آیت الله مصطفوی یک بیت در وصف حضرت امیرالمومنین میخواند که دربطن آن خیلی معنا دارد

یاعلی ای آنکه اندر زندگی......هم خدایی کرده ای هم بندگی

ولادت باسعادت مولی الموحدین امیرالمومنین حضرت امام علی علیه السلام به پیشگاه مقدس فرزندش حضرت بقیه الله الاعظم تبریک عرض مینماییم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

تعیین خلیفه طبق نظر و رأی ملت

علمای اهل سنت می گویند، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تعیین خلیفه را طبق نظر و رأی امت قرار داده است.


سؤال 1 :

آیا نظر و رأی امت همین بوده است که شش نفر را زیر قدرت پنجاه شمشیر زن قرار دهند تا آن شش نفر مجبور باشند که یکی از آن شش نفر را به خلافت برگزینند و اگر بعد از سه روز آن شش نفر اتفاق برخلافت یکی از آنان ننمودند همگی آن صحابه که به قول خود عمر، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آنان راضی بوده است، کشته گردند؟!
و در مرحله اجرای طرح به وسیله عبدالرحمن بن عوف» هم نیز این گونه سؤالات مطرح است:


سؤال 2 :

آیا سیره ابوبکر و عمر از چگونه اعتباری برخوردار بود که در ردیف کتاب و سنت قرار گرفت و عمل به آن شرط تصدّی امر خلافت گردید و عملاً بهانه و دستاویزی برای برکناری علی علیه السلام و بر سر کار آمدن عثمان از آب درآمد؟


سؤال 3 :

جمع بین کتاب و سنّت و سیره ابوبکر و عمر با انواع تضادها و موارد فراوان تخالف، چگونه قابل عمل و امکان پیاده کردن را داشت؟


سؤال 4 :

آیا بین سیره ابوبکر و سیره عمر (با نمونه های فراوان تخالف) امکان هم آهنگی و توافق کامل وجود داشت که بتوان هر دو را با هم در ردیف کتاب و سنت، مطرح نمود؟

سؤال 5 :

در صورت توافق بین سیرتین (سیره ابوبکر و عمر) و هم آهنگی همه جانبه آن دو سیره با کتاب و سنت، دیگر چه جایی برای مطرح نمودن آن به طور مستقل در ردیف کتاب و سّنت وجود داشت و چه نیازی به مطرح کردن آن بود؟

سؤال 6 :

بر فرض صحّت ادّعای دست اندرکاران خلافت و پیروانشان مبنی بر عدم تعیین و معرّفی علی علیه السلام به مقام خلافت از ناحیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به چه دلیل و با چه مجوّزی آن همه مایه های تقدم عملی و علمی و اخلاقی علی علیه السلام بر دیگران، که آیات شریفه قرآنی و فرموده های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیانگر آن بوده و هست و در مصادر حدیثی، تفسیری، تاریخی و کلامی دست اول اهل تسنّن ثبت و ضبط شده، برخلاف معیارهای قرآنی به دست فراموشی سپرده شد و عثمان با داشتن آن همه نقاط ضعف و منفی که آخرالامر موجبات تسلّط بنی امیّه بر مردم را فراهم کرد، انتخاب گردید؟


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سید مهدی

نحوه انتخب عثمان بعنوان خلیفه

و اما سوالات ما که  روی سخن به علما و دانشمندان اهل تسنّن به خصوص حقوق دانان و قانون شناسان این فرقه است، سؤال می شود:

سؤال 1 :

طرح شورای عمر، بر اساس کدام یک از آیات قرآنی یا احادیث و فرموده های پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود؟

سؤال 2 :

گذشته از اصل شورا، که نه با ترک تعیین خلیفه از ناحیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (به ادّعای خود عمر(6) و همفکرانش) سازگار بود و نه با اقدام به تعیین خلیفه از ناحیه ابوبکر، موضوع محدودیت اعضای آن در شش نفر، تحت چه ضابطه ای بود؟

سؤال 3 :

مدت برگزاری آن در طیّ سه روز، نه کم و نه زیاد به چه علت و دلیلی تعیین شد؟

سؤال 4 :

اختصاص عضویت آن به نامبردگان، با وجود ده ها، بلکه صدها نفراز صحابه که به مراتب بیش از اعضا شورا (منهای امیرمؤمنان علیه السلام) دارای صلاحیت علمی و تقوایی و سابقه خدمت و حالت مصلحت اندیشی برای اسلام و مسلمانان بودند چگونه بود؟

سؤال 5 :

با این که عمر خود قبل از همه انگشت روی پاره ای از نقاط ضعف اخلاقی، سیاسی و بالاخره بی کفایتی و عدم صلاحیت یک یک اعضا شورا (به جز علی علیه السلام) نهاد و به آنها اعتراف نمود و بدین وسیله زمینه صلاحیت آنها را برای انتخاب، لغو یا تضعیف کرد، دیگر چه مجوّز و مصلحتی در اختصاص یافتن عضویت شورا به آنها بود؟

سؤال 6 :

حکم جداکردن سر هر یک از اعضای شورا که در برابر توافق و تصمیم گیری پنج نفر دیگر دم از مخالفت زند، برای چه بود؟

سؤال 7 :

حکم جدا کردن سرهای دو نفر از اعضای شورا که با رأی چهار نفر دیگر مخالفت نمایند؟ به چه منظوری بوده است؟

سؤال 8 :

حکم جداکردن سرهای نیمی از اعضای شورا که در برابر تصمیم گیری نیم مشتمل بر «عبدالرحمن بن عوف» مخالفت ورزند و به تعبیر دیگر، حکم قطع گردن کسانی که از بیعت با کسی که «عبدالرحمن ابن عوف» با وی بیعت نموده خودداری کنند، هر چهار نفر باشند، به چه دلیل بود؟


سؤال 9 :

حکم قتل هر شش نفر از اعضای خلافت در صورت عدم توافق بر سر تعیین خلیفه به مدت سه روز چگونه و بر اساس چه دلیل صادر شد؟ با این که به گفته خود عمر، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از همه آنها راضی و خشنود بود و عمر با استناد به این موضوع آنها را صالح و به عنوان عضویت شورا معرّفی کرد!!


سؤال 10 :

واگذاری اختیارات قاطع و سرنوشت ساز شورا به «عبدالرحمن بن عوف» و بی کاره بودن دیگران، بر اساس چه مزیّت و حقّ تقدمی نسبت به دیگران بود؟

سؤال 11 :

اعطای مأموریت به پنجاه مرد مسلح، تحت فرماندهی «ابوطلحه»برای محاصره و تحت نظر قرار دادن اعضای شورا جهت به اجر درآوردن هرچه زودتر و دقیقتر دستور عمر، مبنی بر قتل متخلفان و دیگر موضوعات بر اساس چه ضابطه ای از ضوابط و مقررات کتاب و سنّت از ناحیه عمر طرّاحی و صادر گردید؟

سؤال 12 :

عمر خود شهادت داد و گفت:
«ان رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] مات و هو راضٍ عن هذه السته من قریش: علی و عثمان و طلحه و الزبیر و سعد و عبدالرحمن بن عوف»(7)
«بدرستی که رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم] از دنیا رفت در حالتی که از شش نفر از اهل قریش راضی بود که آن شش نفر عبارتند از: علی و عثمان و طلحه و زبیر و سعد و عبدالرحمن بن عوف»
و در وصیت خود وقتی که این شش نفر را جهت تشکیل شوری تعیین کرد، گفت:
«فعلیکم بهؤلاء الرّهط الذین قال فیهم النبی انهم من اهل الجنه، علی و عثمان، ابنا عبد مناف، و سعد و عبدالرحمن بن عوف، خال رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] و الزبیر حواریّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم] و طلحه الخیر»(8)
پس بنا به گفته عمر پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم از این شش نفر راضی بوده و هم آنها را اهل بهشت دانسته، پس روی این حساب به چه مجوزی دستور قتل آنها را صادر کرد و گفت در صورت مشاهده مخالفت از اعضاء شوری آنها را به قتل برسانید؟



1. عقدالفرید، ج4، ص 274-276؛ کامل ابن اثیر، (حوادث سنه 23) ج3، ص 66؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (شرح خطبه شقشقیه)، ج1، ص 185-194؛ تاریخ طبری، ج4، ص 228-241؛ طبقات، ابن سعد، ج3، ص 338؛ تاریخ ابن کثیر، ج7، ص 144-146؛ شرح العقائد النسفیه، ج1، ص 180؛ و ... .
2. کنزالعمال، متقی هندی، ج5، ص 736، شماره 14259.
3. ریاض النضره، ج2، ص 12 و در ط بیروت ج2، ص 46.
4. همان، ج2، ص 74 و در ط بیروت، ج1، ص 354.
5. کنز العمال، متقی هندی، ج5، ص 739-740.
6. صحیح مسلم، کتاب الاماره، باب الاستخلاف و ترکه، تحت شماره 1823، صحیح ترمذی، کتاب الفتن، باب ما جاء فی الخلافه، شماره 2225؛ مسند، احمد بن حنبل، ج1،ص 43 و 46-47؛ تاریخ بغداد، ج1، ص 258؛ و ... .
7. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج1،ص 185(فی فقه شوری)، تاریخ طبری، ج4، ص 227؛ کامل، ابن اثیر، ج3، ص 65؛ و ... .
8. عقدالفرید،ج4، ص 274-276؛ تاریخ طبری، ج3، ص 293؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج1، ص 191؛ و...

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

تعیین مجلس شورا و انتخاب عثمان

عمر در واپسین دم حیات, شورایی مرکب از شش نفر"حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام, عثمان بن عفان, طلحه , زبیر , عبدالرحمن بن عوف ,سعدبن ابی وقاص" تشکیل داد تا نامنبردگان با توجه به اختیارات سرنوش ساز "عبدالرحمن ابن عوف" یکی از این عده را انتخاب و به مقام خلافتش رای دهند.

در اینجا نظر خوانندگان را به ترجمه وصیت عمر مبنی بر تشکیل شورای شش نفری بنابر آنچه که خود علمای عامه نقل کرده اند جلب مینمائیم:

یونس از حسن و نیز هشام بن عروه از پدرش نقل میکند که گفت :

پس از آنکه عمر بن خطاب با دشنه شکمش پاره شد به او گفتند ک ای خلیفه مومنان جانشین تو کیست ؟ گفت :

او در پاسخ گفت : گر من شما را ترک میکنم ، قبل از من بهترین خلق خدا ، پیامبر (ص) نیز شما را ترک کرده است و اگر بخواهم جانشینی برای خود انتخاب کنم ، بایستی فردی را جایگزین خودم بنماین که از من بهتر باشد ، اگر ابو عبیده جراح زنده بود ، وی را به عنوان جانشین خود انتخاب می کردم و اگر خداوند (علت این انتخاب) را از من بپرسد ، در جواب خواهم گفت : که از پیامبر اکرم (ص) شنیدم که فرمود : وی امین این امت است . و اگر سالم مولی (آزاد شده ) ابی حذیفه زنده بود او را به جانشینی خود قرار میدادم و اگر خداوند ( علت این انتخاب را ) از من بپرسد ، در جواب خواهم گفت : شنیدم که پیامبرت میگفت : سالم ، خدا را چنان دوست میدارد که اگر از خدا نمی ترسید ، باز هم گناه و معصیت نمیکرد .

به عمر گفتند : چرا فرزندت ، عبدالله را ( برای خلافت ) نمی گماری ؟ چرا که او برای این مقام لیاقت دارد و اهل دین و فضیلت است و ا زمسلمانان نخستین میباشد .

عمر گفت : خاندان خطاب را همین بس که یک فرد از آن ها در روز قیامت مورد بازخواست قرار بگیرد و دوست دارم که دیگران را از این مسئولیت راحت کنم . ( و خودم در قیامت جوابگو باشم ).

 پس به عمر گفتند : که ای خلیفه مومنان جانشین خود را مشخص کن . گفت : میدانم که شایسته ترین فرد برای هدایت شما به راه راست این فرد است و به امام امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره کرد ، سپس گفت : ولی نمیتوانم و نتوانستم که ریاست وی را چه در زمان حیات و چه بعد از مرگ خود ، قبول نمایم .

بر شما باد به این چند نفری که پیامبر (ص) در مورد آنها فرمود : که اینان از اهل بهشت میباشند ، که سعید بن زید بن عمرو بن نفیل یکی از آنها بود ، ولی من او را از آنان نمیدانم . و آن شش نفر عبارتند از : علی و عثمان و سعد و عبدالرحمن بن عوف دایی رسول خدا (ص) و زبیر حواری رسول الله (ص) و پسر عمه اش و طلحه انسان نیکوکار . که از این جمع یکی را برگزینید و اگر یکی از آنها بر شما والی شد ، با او رفتار خوبی داشته باشید ....

چون صبح شد ، عمر ، علی علیه السلام ، عثمان ، سعد ، زبیر ، عبدالرحمن ، را خواست و به آنان گفت : پس از تامل دریافتم که شما بزرگان این مردم هستید و از میان شما باید یکی به عنوان خلیفه پس از من انتخاب شود و از من مردم بر شما نمیترسم بلکه از شما بر مردم میترسم ، رسول خدا (ص) هنگام وفاتشان از شما راضی بود ، با اجازه عایشه وارد خانه اش شوید و در آن جا با یکدیگر به مشورت بپردازید و از میان خود فردی را برگزینید ، و پس از ٣ روز باید خلیفه را مشخص کرده باشید و صهیب باید سه روز امامت جماعت مردم را بر عهده گیرد و نماز جماعت را اقامه کند و روز چهارم حتما کسی بر شما امیر باشید ، و عبدالله به عنوان مشاور در جمع شما حاضر باشد ! ولی در خلافت و امارت سهمی نخواهد داشت . اما طلحه با شما در امر خلافت شریک خواهد بود ، اگر در ظرف سه روز آمد او را در جمع خود راه دهید و اگر سه روز گذشت و او نیامد ، بدون وی کار را به انجام رسانید ...

و به صهیب گفت : سه روز جماعت را اقامه کن ، و پس از آن علی و عثمان و زبیر و سعد و عبدالرحمن و طلحه را با خبر کن ، و وقتی که در خانه عایشه حاضر شدند ، عبدالله بن عمر ، که در امر خلافت هیچ سهمی نخواهد داشت را حاضر کن ( و به اتفاق او ) ناظر بر عملکرد آنان باش ، چنانچه٥ نفر فردی را انتخاب کردند ولی یک نفر با آنان مخالفت کرد ، او را بکش ، و اگر چهار نفر به فردی رای دادند و  ٢ نفر با آنها مخالفت کردند ، آن دو نفر را بکش ، و اگر سه نفر فردی را انتخاب کردند و سه نفر دیگر مخالف بودند ، در این صورت عبدالله را به عنوان حکم قرار بده و اگر به حکمیت عبدالله بن عمر رضایت ندادند ، با گروهی باش که عبدالرحمن بن عوف با آنهاست و بقیه را بکش ...))(١)

البته عمر ، طبق ساخت و سازش و قرار سری و نقشه از پیش تعیین شده ، عثمان را به عنوان خلیفه معرفی کرد و آنچه که بهتر از هر چیز دیگر بیانگر واقع و پرده بردار حقایق میباشد ، دو روایت ذیل است که نقش عمر را در واگذاری خلافت به عثمان روشن و صحنه نمایشی بودن شورا را بر ملا می سازد .

١- حافظ خیثمه بن سلیمان طرابسی در ( فضایل الصحابه ) به نقل از (( متقی هندی )) از حذیقه روایت نقل کرده که عمر بن خطاب زمانی که در مدینه بود گفته شد :

ای امیرالمومنین ! خلیفه بعد از تو کیست ؟

گفن : عثمان بن عفان .(٢)

و در روایت طرابلسی آمده : در حالی که عمر در موقف ( یعنی در مکه و موقع حج ) بود این سوال از وی شد که خلیفه بعد از تو کیست ؟

پس پاسخ داد » عثمان بن عفان (٣)

٢- حافظ ابو زرعه دمشقی در کتاب (( التاریخ و العلل )) به نقل از محب طبری (٤) و ابن عساکر دمشقی در (( تاریخ مدینه دمشق ) به نقل از متقی هندی ، آورده اند که عمر ضمن مذاکره ، بگو مگو با پسرش عبدالله ، درباره خلیفه بعد از خود گفت : نه ، سوگند بدان کسی که جانم در دست او ست خلافت بعد از خود را به همان کسی رد و تحویل نمایم که او نخستین بار آن را به من تحویل و واگذار کرد (٥)

و این کلام عمر اشاره به عثمان بود که در موقع نوشتن وصیت نامه ابوبکر درباره خلیفه بعد از وی ، حالت اغما و بی هوشی به ابوبکر دست داد ، پس عثمان به عجله نام عمر را به عنوان خلیفه بعدی نوشت و چون ابوبکر (به ادعای بعضی از راویان ) به هوش آمد و پرسید : چه نوشتی ؟ و معلوم شد چه نوشته است ، گفت : ترسیدی من بمیرم و خلیفه تعیین نشده باشد ؟ عثمان گفت : آری.

پس ابوبکر از روی خوشحالی او را تحسین و نوشته اش را تایید نمود.

ضمنا ناگفته پیداست که موضوع شورای خلافت اضافه بر دو مرحله طرح و اجرای آن ، مراحل دیگری هم به دنبال داشت که عبارت باشد از : مرحله سوال آفرینی و مرحله پیامدهای زیانباری که قبل از همه دامنگیر امام امیر مومنان علی علیه السلام و بعدا دامنگیر اسلام و مسلمانان شد .


١- تاریخ طبری،ج ٤، ص ٢٢٨

  طبقات ابن سعد،ج٣،ص٣٣٨

 تاریخ ابن کثیر،ج٧،ص١٤٤

٢- کنزالعمال،متقی هندی،ج٥،ص٧٣٦،شماره ١٤٢٥٩

٣- ریاض النضره ،ج٢،ص١٢

٤- همان ، ج٢،ص ٧٤

٥- کنزالعمال،متقی هندی،ج٥،ص ٧٣٩
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

دهم رجب سالروز ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام

دهم رجب المرجب، ولادت باسعادت کوچک ترین یاور کربلایی و  باب الحوائج الی الله، شش ماهه حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)،
حضرت علی اصغر (ع) فرخنده باد

دهم رجب سال 60 قمری است. خانه امام حسین (ع) دو باره نور باران می شود و از پنجره کوچک آن، آسمان مدینه روشن می گردد. برای حسین (ع) دسته گلی زیبا فرو فرستاده بودند. اشک شوق و برق شادی او بر صورت نوزاد می نشیند و گلبرگ رخش را با شبنم صبحگاهی، با طراوت تر می سازد. خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند.

نامش را علی نهاد. مانند دو پسر دیگرش و عشقی بیکرانه از محبت پدر و مولای خویش علی (ع) را به تصویر کشید. نامش را علی نهاد و فرمود که اگر خدا هزار پسر به او دهد، همه را علی نام خواهد نهاد. آری، او هم علی بود که شکوه و نامت، بلندتر از آسمان بود و زیباتر از صبح و روشن تر از باران.

عبدالله رضیع (شیرخوراه) یا علی اصغر، فرزند سیدالشهداء، امام حسین (ع)، مادرش نیز، رباب، دختر امرء القیس بن‌ عَدِیّ.

آغوش مهربان پدر تو را در خود جای می دهد و چشمان او بر تو می گرید. تو مولود کربلایی. تو شش ماهه عاشورایی. تو آمده بودی که فقط در قافله عشاق بمانی. تو آمده بودی که همسفر کربلا شوی. تو آمده بودی که حج را ناتمام بنهی. میلاد تو شادی را غریبانه کنار می زند و اشک را در چشمان همه جاری می سازد. آخر، تو از زندگی، فقط تشنگی و عطش و شهادت را دریافتی. تو آمده بودی که به شهادت آبرو دهی. تو کوچکترین قربانی هستی؛ اما با همه کوچکی، حماسه ات بی هماورد بود و نام تو در ردیف اول عشقبازان عاشورا حک شد. سلام بر نام بلندت که زمزمه مستان است، ای علی اصغر (ع).

از مرحوم حضرت آیت الله مصطفوی بخاطر دارم که میفرمودند : علما و بزرگان نجف وقتی گره به کارشون میخورد متوسل این شش ماهه اباعبدالله الحسین علیه السلام میشدند و حاجات خود را میگرفتند .الحق که باب الحوایج است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

شرایط پذیرش توبه از زبان گهربار حضرت امام جواد علیه السلام

قالَ الإمام الجواد - علیه السلام :

التَّوْبَةُ عَلی أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.
«ارشاد القلوب دیلمی، ص 160»
حضرت امام جواد - علیه السلام - فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانی قلبی، استغفار با زبان، جبران کردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ، تصمیم جدّی بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

دهم رجب ولادت با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام



دهم رجب مصادف است با میلاد با سعادت نهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام جواد علیه السلام.نهمین امام شیعیان نام مبارکش محمد است و القاب و کنیه های فراوانی دارد؛ مشهورترین لقبش جواد و هادی است و معروف‌ترین کنیه‌اش ابوجعفر.


حضرت امام جواد علیه السلام در ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه چشم به دنیا گشود. پیشگویی ولادت آن امام از زبان پدر بزرگوارش چندین بار مطرح شده بود.ولادت حضرت امام جواد همچون ولادت سایرائوع معصوم علیهم السلام با ویژگی‌های مخصوصی همراه بوده است.

مادر بزرگوار حضرت امام جواد علیه السلام خیزربان نام دارد؛ زنی از خاندان ماریه قبطیه یکی از همسران رسول خدا صل الله و علیه واله

دوران کودکی امام جواد علیه السلام از دوران شیرخوارگی تا زمانی که در سن هفت سالگی به امامت رسید، با حوادث گوناگون آمیخته است.
با شهادت حضرت اما رضا علیه السلام  و به امامت رسیدن امام جواد در سن کودکی، یکی از موضوعاتی که حتی برخی از یاران امام هشتم را دچار شک و تردید کرد، کم‌ سن‌ و‌ سالی امام جواد جهت مقام امامت بود. به همین دلیل در مواردی امام رضا علیه السلام و در موارد دیگری، خود امام جواد به تبیین آن پرداختند و به شبه ها پاسخ گفتند.



اگر چه امام جواد علیه السلام نسبت به سایر امامان در سن بسیار کمی به امامت رسید، اما دوران هفده سالگی امامت او، دورانی نسبتاً طولانی و پر حادثه است.

امام جواد علیه السلام به دلیل قابلیت و لیاقت و بهره‌مندی از موهبت الهی از جایگاهی رفیع در پیشگاه خداوند، پیامبر اکرم، پدر بزرگوارش و تمام کسانی که بهره‌ای از شناخت امام دارند برخوردار است.
اگر چه دشمنان دین و حاکمان معاصر امامان معصوم علیهم السلام همواره در مقام توطئه و سرکوب و تحقیر آنان بوده اند، اما حقانیت و صداقت و نورانیت امامان شیعه پیوسته نقشه های دشمنان را خنثی و بی‌تأثیر می‌ساخته است و در برخی موارد، حتی دشمنان تحت تاثیر وجود پر برکت آنان قرار می‌گرفته‌اند.

امام جواد علیه السلام نیز با هوشمندی و درایت مخصوص‌به‌خود، در برخورد با حاکم ستمگر عباسی، مامون ,  که قاتل پدرش امام رضا علیه السلام بود به گونه‌ای عمل نمود که مامون نیز افتخار خویش را در انتخاب او برای ازدواج با دخترش ((ام فضل (لبابه)|ام فضل ))می‌دید.
در دوران زندگی مشترک حضرت امم جواد علیه السلام با ام فضل (تا هنگام شهادت) حوادث گوناگونی اتفاق افتاده است.

همسر دیگر امام جواد علیه السلام، سمانه مغربیه نام دارد که مادر حضرت امام هادی علیه السلام است.
امام جواد علیه السلام همچون امامان دیگر با بهره‌مندی از علوم و معارف ناب توحیدی و دریافت حقایق از عوالم بالا در صحنه‌های مختلف، گوشه‌هایی از اقیانوس نامتناهی علم و حکمت خویش را در زندگی سراسر رحمت خویش به نمایش گذاشته است.
دفتر زندگی امام همانند سایر ائمه معصوم علیهم السلام آکنده است از برگ‌هایی زرین از مکارم اخلاق , مناقب و معجزاب , استجابت دعاها , ارتباط متواضعانه، صمیمانه و  همدردی با اصحاب و یاراناست.


زندگی پربرکت امام جواد با نقشه معتیم حاکم ستمگر عباسی، و دخالت مستقیم ام فضل همسر آن حضرت پایان یافت. آن حضرت در تاریخ 220 هجری قمری به شهادت رسید و در کنار قبر جدّ بزرگوارحضرت امام موسی کاظم  در کاظمین به خاک سپرده شد.

سخنانی به یادگار مانده است .از حضرت جواد علیه السلام در موضوعات مختلف هر یک به‌ صورت مشعلی فروزان تا ابدیّت فراسوی راه انسانها می‌درخشد و در بزرگراه کمال و سعادت، حق را روشنی می بخشد. سخنان جد گرامیشان ،رسول خدا صلی الله علیه و آله، و مادرش،حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، و پدرش حضرت رضا علیه السلام نشانگر محبت و علاقه عمیق آن حضرت به این بزرگان می باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

لیله الرغائب و بهترین دعاها

نخستین شب جمعه ماه پربرکت رجب «لیله الرغائب» است . من و تو در این شب بزرگ دست به دعا برای سلامتی وجود مقدس صاحب و ولی نعمتان حضرت صاحب الزمان عج دعا میکنیم و سلامتی همه بزرگان و پدران ومادران و همچنین رهایی و نجات مسلمانان بالاخص شیعیان مظلوم جهان نظیر سوریه، ‌فلسطین، عراق، افغانستان،‌ بحرین و.....از ظلم استکبار، صهیونیزم و وهابیت بلند خواهیم کرد.

م

امشب شب لیله الرغائب است. هرچه فکرکردم بزرگترین آرزو و بهترین دعا چه دعایی برایم است دیدم اول برای امام زمان است همچنین ناخود آگاه به یادسخنی از پیامبر نور و رحمت برای عالمیان افتادم که فرموده اند" من اصبح لایهتـم بامور المسلمین فلیـس منهم و مـن سمع رجلا ینادى یا للمسلمیـن فلم یجبه فلیس بمسلم .


هر که صبح کند و به امور مسلمیـن همت نگمارد ، از آنهانیست ؛و هرکـس بشنود که شخصـى فریاد مـیزنـد: (( اى مسلمانها به فریادم برسید)) ولـى جـوابـش نگـوید،مسلمان نیست .


این بود که به خود نهیب زدم شرط مسلمانی نیست که برادران و خواهران مسلمانمان در سوریه، ‌فلسطین، عراق، افغانستان،‌ بحرین و.....جای جای این جهان در زیر ظلم و ستم چکمه های استکبار و صهیونیزم و هابیت باشند و من و تو در این شب بزرگ دست به دعا برای رهایی و نجات آنان بلند نکنیم .


شاید خدای رحمان و رحیم به دلیل اینکه دیگران را به فرموده حضرت زهرا سلام الله بر خود مقدم داشتیم ،‌از باب فضل و رحمت خویش حاجات فردی ما را هم نیز برآورده کرده و از پیاله معرفت الله سیرابمان کند. ان شاالله.


*شب لیله الرغائب*


نخستین شب جمعه ماه پربرکت رجب در حالی فرامی‌رسد که با نمایان شدن هلال ماه در آسمان، یکی از بهترین ایام برای نیت تمایلات پاک و آرزوها است؛ رویکردی که در سالهای اخیر پررنگ شده و در این شب بندگان خدا ضمن سجده به درگاهش، امید تازه برای رسیدن به مقصودشان می‌کنند و آرزوهایشان را با فرشتگانش که بر زمین نازل شده اند در میان می گذارند.


در چنین شبی که موسوم به «لیله الرغائب» است و در تمامی کشورهای اسلامی گرامی داشته می‌شود، فرشتگان از آسمان به زمین خاکی سرازیر می‌شوند و ساکن زمین می‌شوند و پیغامبر نیت‌های پاک بندگان خداوند هستند. بنابراین ضمن تاکید بر اعمالی که مربوط به چنین شبی است، فرصت نیت خواسته های به حق و آرزوهای دست یافتنی را نمی توان از دست داد.


در واقع «لیله الرغائب» ضیافتی برای خواستن بهترین ها است و او که بخشنده ترین بخشندگان است، کرمش هیچ گاه توقف پذیر نبوده و نخواهد بود. امشب شبی است که از وابستگی‌های زمینی همچون دل‌های گره خورده تا دلبستگی‌‌های آسمانی در قالب نیت های پاکتان که شاید حتی بر زبان نیز جاری نساخته باشید، در نظرتان خواهد آمد و امید اینکه پیش از تماشای هلال رجبی دیگر، آرزوهایتان محقق شده باشد.


در چنین ضیافت بی‌کرانی، طَبَق‌های آرزو از سوی خداوندگار بزرگ بر بندگانش ارزانی ‌می‌شود و هر انسانی بنابر روحیات و اقتضائاتش، آنچه مطلوب نظرش بوده را از این خان بزرگ برمی‌گیرد و صاحب مهمانی تا آنجا که صلاح بنده‌اش باشد، آرزوهایی که فرشتگان حاملش هستند را برآورده می‌سازد.


لیلة الرغائب ( شب آرزوها )


از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می‏شود.


رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:


هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی.


امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.


کیفیت اعمال لیلة الرغائب


سید در "اقبال" و علامه در "اجازه بنی زهره" درباره اعمال لیله الرغائب نقل کرده اند:از جمله اعمال این شب نمازی است که گناهان بسیار به سبب او آمرزده شود و هر که این نماز را بگذارد، چون شب اول قبر او شود، حق تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوترین صورتی با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح.


پس با وی گوید: ای حبیب من بشارت باد ترا که نجات یافتی از هر شدت و سختی.گوید تو کیستی، به خدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم.


گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجای آوردی. آمدم امشب به نزد تو تا حق ترا ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم. وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت. پس خوشحال باش که خیر از تو هرگز معدوم نخواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

خاطره ی افسر راهنمایی رانندگی از آیت الله مصطفوی

امروز پنجشنبه درکنار مقبره آیت الله مصطفوی بودیم که افسر راهنمایی رانندگی  تعریف میکرد: که یک روز برای گرقتن استخاره خدمت مرحوم آیت الله مصطفوی رفتم.آقا مشغول نوشتن  بودند وقتی من را دیدند فرمودند ؛شما کاری داشتید. من گفتم بله استخاره میخواستم.بعد بلند شدند و از اطاق خارج شدند.بعد از چند دقیقه دیدم آقا با یک سینی چای بالاسرم ایستاده بود.کلی  خجالت کشیدم.از اینکه خود آقا برایم چای ریخته بودند کلی خجالت کشیدم .رفتم تشکر کنم سرم به سینی خورد و چای ریخت, کلی آقا خندیدند و اونوقت خودم رفتم چای آوردم.بعد آقا استخاره کردند و من هم از منزل بیرون اومدم.برای اولین باری بود که خانه آقا میرفتم و ازاینکه خود آقا برام چای اورده بود کلی ذق کرده بودم و اینو به همه دوستان میگفتم که ببین چه اخلاقی داره این آقا به اینها میگم روحانی......جالب این بود که دقیقا مثل استخاره کارم انجام شد....چندروزی بعد خانمم که خیلی حال و روز بدی داشت و در منزل بستری بود, و مدام بیمارستان و دکتر میبردمش .به من گفت تروخدا من و ببر یک امام زاده یه کم شیون و گریه کنم.منم گفتم میبرمت پیش یه امام زاده زنده...خانمم را اوردم خانه آ قا و چون در حین کاربودم و آقا هم داشتند درس میدادند .خانم را گذاشته  و رفتم سر کارم...شب که اومدم خانه دیدم که بعد از مدتها خانمم غذا درست کرده بود.تعجب کردم و قضیه را از خانمم پرسیدم که چی شده.خانمم گفت آقا یه کم از توت هایی که باچای میخورد دعا خواند و به من داد و برام دعا کرد....آرامشی که پس از دعای ایشون  گرفتم ,ماهها بود که اینجور نشده .الحمدالله حالا حالش خیلی خوب و ما همیشه بیادشون هستیم ....از اون روز به بعد محضر آقا میرفتم و ایشون مثل همیشه خوش رو و خوشبرخورد و با آن خنده های منحصر بفردشون با من برخورد میکردند.

شب جمعه و شب لیله الرغایب است.همه گذشتگان علما , شهدا  را یاد کنیمو به روح پرفتوحشان بالاخص حضرت آیت الله مصطفوی بخوانیم حمد و سوره و صلوات.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

اعتراض مهاجر و انصار به ابوبکر جهت انتخاب عمر

ابن قتیبه د ر (( تاریخ الخلفا )) مینویسد :

(( مهاجران و انصار وقتی که با خبر شدند که ابوبکر عمر را به جانشینی انتخاب

کرده نزد او آمدند و گفتند :

میبینیم گه عمر را بر ما خلیفه قرار دادی ، تو او را می شناختی و در دورانی که

خود زنده بودی کارهای ناشایست و خلافش را دیدی ، الآن که از نزد ما میروی ،

چگونه او را بر ما ولایت می بخشی ؟ تو وقتی که با خدایت دیدار کنی ، اگر از تو

بپرسد چه جواب میدهی؟

ابوبکر گفت: اگر خداوند از من پرسید ، به تحقیق پاسخ خواهم داد که کسی را

که بر آنان گماشتم که به نظرم از همه آنان بهتر بود )) (1)


1- تاریخ الخلفاء - ابن قتیبه - معروف به الامامه و السیاسه - ج 1- ص 24


سؤال1:


اگر به گفته ابوبکر ، عمر بهترین مردم بود  ، پس چرا رسول اکرم (ص) که اولی

و احق به امر صلاح بینی برای سیادت و سعادت امت بود ، این بهترین فرد از

افراد مردم را برای زمامداری امت و مقام خلافت مقرّر نداشت ؟



سؤال2:


اگر میگویید که رسول خدا (ص) صلاح ندیدند که بهترین فرد از افراد مردم را که به قول خودتان (( عمر بن خطاب )) میباشد را به خلافت برگزینند و تعیین خلافت را به صلاح دید امت واگذار نمودند که هر کس را که اجماع امت در شور و مشورت صلاح دیدند برگزینند،پس چرا ابوبکر بر خلاف سیره و سنت صلاح بینی رسول خدا (ص) عمل نمود ؟ و به رای و صلاح بینی شخص عثمان بدون مراجعه به آرای عمومی امت ، عمر را به خلافت برگزید ؟
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

نحوه انتخاب عمر(عمر طبق وصیت ابوبکر روی کار آمد)

در اینجا نحوه به روی کار آمدن عمر را توضیح میدهیم:


عمر طبق وصیت ابوبکر روی کار آمد

به اتفاق همه مورخان شیعه و سنی ، ابوبکر در بستر بیماری گاهی بی هوش میشد و گاهی

به هوش می آمد  .  در این میان عثمان را طلبید  و  به وی فرمان داد که بنویس و  عثمان

شروع به نوشتن کرد ، ابوبکر گفت :


بسم الله الرحمن الرحیم


این  وصیت ابوبکر بن  ابی قحافه  است به مسلمانان اما بعد ( در این جا

ابوبکر از هوش رفت و عثمان شتابان بقیه ابوبکر را چنین تمام کرد :) من عمر

ابن الخطاب را به جانشینی خود و خلافت بر شما برگزیده ام و در این

راه از خیرخواهی شما فروگذاری نکرده ام.در این موقع ابوبکر چشم

گشود و به عثمان گفت:بخوان ببینم چه نوشته ای؟عثمان نیز آن چه

را که نوشته بود برای ابوبکر خواند ، ابوبکر با شنیدن مطالب عثمان

تکبیر گفت و اضافه کرد :

از آن ترسیدی که در حالت بی هوشی از دنیا بروم و در میان مردم بر

سر جانشینی من اختلاف بیفتد ؟

عثمان جواب داد : آری ، ابوبکرگفت : با آن چه نوشته موافقم ، خدایت

از اسلام و مسلمانان پاداش خیر دهد ، آن گاه همان نوشته را امضا

کرد(1) 


طبری پیش از این ماجرا مینویسد : 

عمر در حالی که شاخه ای از درخت خرما در دست داشت در میان مردم در

مسجد پیامبر نشسته بود ، (( شدید )) آزاد کرده ابوبکر ، که فرمان ولایتعهدی

عمر را دست داشت ، در آن جمع حاضر بود ، عمر رو به مردم کرد و گفت : 

ای مردم ! به سخنان و سفارش خلیفه رسول خدا (ص) گوش دهید و از فرمانش

اطاعت کنید، او میگوید :

من در خیر خواهی شما کوتاهی نکرده ام .



1- طبقات ابن سعد - ج4 ص 200

  تاریخ الخلفا -سیوطی - ص 82

کامل ابن اثیر - ج 2 - ص 292


سؤال:

چرا عمر به ابوبکر که با آن حال بد وصیت کرد و او را به عنوان خلیفه برگزید نسبت هذیان گویی را نداد ؟اما کنار بستر رسول خدا (ص)  وقتی که آن حضرت قلم و دوات طلبید تا بنویسد چیزی راکه مردم پس ازاو به ضلالت و گمراهی نیفتند،نسبت هذیان گویی به آن حضرت راداد؟(1)

آیا پیامبر (ص) که قرآن درباره اش میگوید :

(( ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ))(2)

با یک تب هذیان میگوید ، اما ابوبکر بین دو اغما بهتر از زمان سلامت میفهمد ... ؟!

آیا به منطق شماابوبکراگر بیمار باشددرست حرف میزند؟

اما پیامبر اکرم (ص) نستجیر باالله هذیان میگوید ؟



1- صحیح بخاری - ج1 - ص 39 و ج 2 - ص118 و ج 4 - ص5 و ج 6- ص11

  صحیح مسلم - ج 6 - ص 76

  کامل این اثیر - ج 2 - ص 217

  تاریخ طبری - ج 3 - ص193

2- سوره نجم - آیه 4



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی