۱۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

تعیین مجلس شورا و انتخاب عثمان

عمر در واپسین دم حیات, شورایی مرکب از شش نفر"حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام, عثمان بن عفان, طلحه , زبیر , عبدالرحمن بن عوف ,سعدبن ابی وقاص" تشکیل داد تا نامنبردگان با توجه به اختیارات سرنوش ساز "عبدالرحمن ابن عوف" یکی از این عده را انتخاب و به مقام خلافتش رای دهند.

در اینجا نظر خوانندگان را به ترجمه وصیت عمر مبنی بر تشکیل شورای شش نفری بنابر آنچه که خود علمای عامه نقل کرده اند جلب مینمائیم:

یونس از حسن و نیز هشام بن عروه از پدرش نقل میکند که گفت :

پس از آنکه عمر بن خطاب با دشنه شکمش پاره شد به او گفتند ک ای خلیفه مومنان جانشین تو کیست ؟ گفت :

او در پاسخ گفت : گر من شما را ترک میکنم ، قبل از من بهترین خلق خدا ، پیامبر (ص) نیز شما را ترک کرده است و اگر بخواهم جانشینی برای خود انتخاب کنم ، بایستی فردی را جایگزین خودم بنماین که از من بهتر باشد ، اگر ابو عبیده جراح زنده بود ، وی را به عنوان جانشین خود انتخاب می کردم و اگر خداوند (علت این انتخاب) را از من بپرسد ، در جواب خواهم گفت : که از پیامبر اکرم (ص) شنیدم که فرمود : وی امین این امت است . و اگر سالم مولی (آزاد شده ) ابی حذیفه زنده بود او را به جانشینی خود قرار میدادم و اگر خداوند ( علت این انتخاب را ) از من بپرسد ، در جواب خواهم گفت : شنیدم که پیامبرت میگفت : سالم ، خدا را چنان دوست میدارد که اگر از خدا نمی ترسید ، باز هم گناه و معصیت نمیکرد .

به عمر گفتند : چرا فرزندت ، عبدالله را ( برای خلافت ) نمی گماری ؟ چرا که او برای این مقام لیاقت دارد و اهل دین و فضیلت است و ا زمسلمانان نخستین میباشد .

عمر گفت : خاندان خطاب را همین بس که یک فرد از آن ها در روز قیامت مورد بازخواست قرار بگیرد و دوست دارم که دیگران را از این مسئولیت راحت کنم . ( و خودم در قیامت جوابگو باشم ).

 پس به عمر گفتند : که ای خلیفه مومنان جانشین خود را مشخص کن . گفت : میدانم که شایسته ترین فرد برای هدایت شما به راه راست این فرد است و به امام امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره کرد ، سپس گفت : ولی نمیتوانم و نتوانستم که ریاست وی را چه در زمان حیات و چه بعد از مرگ خود ، قبول نمایم .

بر شما باد به این چند نفری که پیامبر (ص) در مورد آنها فرمود : که اینان از اهل بهشت میباشند ، که سعید بن زید بن عمرو بن نفیل یکی از آنها بود ، ولی من او را از آنان نمیدانم . و آن شش نفر عبارتند از : علی و عثمان و سعد و عبدالرحمن بن عوف دایی رسول خدا (ص) و زبیر حواری رسول الله (ص) و پسر عمه اش و طلحه انسان نیکوکار . که از این جمع یکی را برگزینید و اگر یکی از آنها بر شما والی شد ، با او رفتار خوبی داشته باشید ....

چون صبح شد ، عمر ، علی علیه السلام ، عثمان ، سعد ، زبیر ، عبدالرحمن ، را خواست و به آنان گفت : پس از تامل دریافتم که شما بزرگان این مردم هستید و از میان شما باید یکی به عنوان خلیفه پس از من انتخاب شود و از من مردم بر شما نمیترسم بلکه از شما بر مردم میترسم ، رسول خدا (ص) هنگام وفاتشان از شما راضی بود ، با اجازه عایشه وارد خانه اش شوید و در آن جا با یکدیگر به مشورت بپردازید و از میان خود فردی را برگزینید ، و پس از ٣ روز باید خلیفه را مشخص کرده باشید و صهیب باید سه روز امامت جماعت مردم را بر عهده گیرد و نماز جماعت را اقامه کند و روز چهارم حتما کسی بر شما امیر باشید ، و عبدالله به عنوان مشاور در جمع شما حاضر باشد ! ولی در خلافت و امارت سهمی نخواهد داشت . اما طلحه با شما در امر خلافت شریک خواهد بود ، اگر در ظرف سه روز آمد او را در جمع خود راه دهید و اگر سه روز گذشت و او نیامد ، بدون وی کار را به انجام رسانید ...

و به صهیب گفت : سه روز جماعت را اقامه کن ، و پس از آن علی و عثمان و زبیر و سعد و عبدالرحمن و طلحه را با خبر کن ، و وقتی که در خانه عایشه حاضر شدند ، عبدالله بن عمر ، که در امر خلافت هیچ سهمی نخواهد داشت را حاضر کن ( و به اتفاق او ) ناظر بر عملکرد آنان باش ، چنانچه٥ نفر فردی را انتخاب کردند ولی یک نفر با آنان مخالفت کرد ، او را بکش ، و اگر چهار نفر به فردی رای دادند و  ٢ نفر با آنها مخالفت کردند ، آن دو نفر را بکش ، و اگر سه نفر فردی را انتخاب کردند و سه نفر دیگر مخالف بودند ، در این صورت عبدالله را به عنوان حکم قرار بده و اگر به حکمیت عبدالله بن عمر رضایت ندادند ، با گروهی باش که عبدالرحمن بن عوف با آنهاست و بقیه را بکش ...))(١)

البته عمر ، طبق ساخت و سازش و قرار سری و نقشه از پیش تعیین شده ، عثمان را به عنوان خلیفه معرفی کرد و آنچه که بهتر از هر چیز دیگر بیانگر واقع و پرده بردار حقایق میباشد ، دو روایت ذیل است که نقش عمر را در واگذاری خلافت به عثمان روشن و صحنه نمایشی بودن شورا را بر ملا می سازد .

١- حافظ خیثمه بن سلیمان طرابسی در ( فضایل الصحابه ) به نقل از (( متقی هندی )) از حذیقه روایت نقل کرده که عمر بن خطاب زمانی که در مدینه بود گفته شد :

ای امیرالمومنین ! خلیفه بعد از تو کیست ؟

گفن : عثمان بن عفان .(٢)

و در روایت طرابلسی آمده : در حالی که عمر در موقف ( یعنی در مکه و موقع حج ) بود این سوال از وی شد که خلیفه بعد از تو کیست ؟

پس پاسخ داد » عثمان بن عفان (٣)

٢- حافظ ابو زرعه دمشقی در کتاب (( التاریخ و العلل )) به نقل از محب طبری (٤) و ابن عساکر دمشقی در (( تاریخ مدینه دمشق ) به نقل از متقی هندی ، آورده اند که عمر ضمن مذاکره ، بگو مگو با پسرش عبدالله ، درباره خلیفه بعد از خود گفت : نه ، سوگند بدان کسی که جانم در دست او ست خلافت بعد از خود را به همان کسی رد و تحویل نمایم که او نخستین بار آن را به من تحویل و واگذار کرد (٥)

و این کلام عمر اشاره به عثمان بود که در موقع نوشتن وصیت نامه ابوبکر درباره خلیفه بعد از وی ، حالت اغما و بی هوشی به ابوبکر دست داد ، پس عثمان به عجله نام عمر را به عنوان خلیفه بعدی نوشت و چون ابوبکر (به ادعای بعضی از راویان ) به هوش آمد و پرسید : چه نوشتی ؟ و معلوم شد چه نوشته است ، گفت : ترسیدی من بمیرم و خلیفه تعیین نشده باشد ؟ عثمان گفت : آری.

پس ابوبکر از روی خوشحالی او را تحسین و نوشته اش را تایید نمود.

ضمنا ناگفته پیداست که موضوع شورای خلافت اضافه بر دو مرحله طرح و اجرای آن ، مراحل دیگری هم به دنبال داشت که عبارت باشد از : مرحله سوال آفرینی و مرحله پیامدهای زیانباری که قبل از همه دامنگیر امام امیر مومنان علی علیه السلام و بعدا دامنگیر اسلام و مسلمانان شد .


١- تاریخ طبری،ج ٤، ص ٢٢٨

  طبقات ابن سعد،ج٣،ص٣٣٨

 تاریخ ابن کثیر،ج٧،ص١٤٤

٢- کنزالعمال،متقی هندی،ج٥،ص٧٣٦،شماره ١٤٢٥٩

٣- ریاض النضره ،ج٢،ص١٢

٤- همان ، ج٢،ص ٧٤

٥- کنزالعمال،متقی هندی،ج٥،ص ٧٣٩
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

دهم رجب سالروز ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام

دهم رجب المرجب، ولادت باسعادت کوچک ترین یاور کربلایی و  باب الحوائج الی الله، شش ماهه حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)،
حضرت علی اصغر (ع) فرخنده باد

دهم رجب سال 60 قمری است. خانه امام حسین (ع) دو باره نور باران می شود و از پنجره کوچک آن، آسمان مدینه روشن می گردد. برای حسین (ع) دسته گلی زیبا فرو فرستاده بودند. اشک شوق و برق شادی او بر صورت نوزاد می نشیند و گلبرگ رخش را با شبنم صبحگاهی، با طراوت تر می سازد. خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند.

نامش را علی نهاد. مانند دو پسر دیگرش و عشقی بیکرانه از محبت پدر و مولای خویش علی (ع) را به تصویر کشید. نامش را علی نهاد و فرمود که اگر خدا هزار پسر به او دهد، همه را علی نام خواهد نهاد. آری، او هم علی بود که شکوه و نامت، بلندتر از آسمان بود و زیباتر از صبح و روشن تر از باران.

عبدالله رضیع (شیرخوراه) یا علی اصغر، فرزند سیدالشهداء، امام حسین (ع)، مادرش نیز، رباب، دختر امرء القیس بن‌ عَدِیّ.

آغوش مهربان پدر تو را در خود جای می دهد و چشمان او بر تو می گرید. تو مولود کربلایی. تو شش ماهه عاشورایی. تو آمده بودی که فقط در قافله عشاق بمانی. تو آمده بودی که همسفر کربلا شوی. تو آمده بودی که حج را ناتمام بنهی. میلاد تو شادی را غریبانه کنار می زند و اشک را در چشمان همه جاری می سازد. آخر، تو از زندگی، فقط تشنگی و عطش و شهادت را دریافتی. تو آمده بودی که به شهادت آبرو دهی. تو کوچکترین قربانی هستی؛ اما با همه کوچکی، حماسه ات بی هماورد بود و نام تو در ردیف اول عشقبازان عاشورا حک شد. سلام بر نام بلندت که زمزمه مستان است، ای علی اصغر (ع).

از مرحوم حضرت آیت الله مصطفوی بخاطر دارم که میفرمودند : علما و بزرگان نجف وقتی گره به کارشون میخورد متوسل این شش ماهه اباعبدالله الحسین علیه السلام میشدند و حاجات خود را میگرفتند .الحق که باب الحوایج است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

شرایط پذیرش توبه از زبان گهربار حضرت امام جواد علیه السلام

قالَ الإمام الجواد - علیه السلام :

التَّوْبَةُ عَلی أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.
«ارشاد القلوب دیلمی، ص 160»
حضرت امام جواد - علیه السلام - فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانی قلبی، استغفار با زبان، جبران کردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ، تصمیم جدّی بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید مهدی

دهم رجب ولادت با سعادت حضرت امام جواد علیه السلام



دهم رجب مصادف است با میلاد با سعادت نهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام جواد علیه السلام.نهمین امام شیعیان نام مبارکش محمد است و القاب و کنیه های فراوانی دارد؛ مشهورترین لقبش جواد و هادی است و معروف‌ترین کنیه‌اش ابوجعفر.


حضرت امام جواد علیه السلام در ماه رجب سال 195 هجری قمری در مدینه چشم به دنیا گشود. پیشگویی ولادت آن امام از زبان پدر بزرگوارش چندین بار مطرح شده بود.ولادت حضرت امام جواد همچون ولادت سایرائوع معصوم علیهم السلام با ویژگی‌های مخصوصی همراه بوده است.

مادر بزرگوار حضرت امام جواد علیه السلام خیزربان نام دارد؛ زنی از خاندان ماریه قبطیه یکی از همسران رسول خدا صل الله و علیه واله

دوران کودکی امام جواد علیه السلام از دوران شیرخوارگی تا زمانی که در سن هفت سالگی به امامت رسید، با حوادث گوناگون آمیخته است.
با شهادت حضرت اما رضا علیه السلام  و به امامت رسیدن امام جواد در سن کودکی، یکی از موضوعاتی که حتی برخی از یاران امام هشتم را دچار شک و تردید کرد، کم‌ سن‌ و‌ سالی امام جواد جهت مقام امامت بود. به همین دلیل در مواردی امام رضا علیه السلام و در موارد دیگری، خود امام جواد به تبیین آن پرداختند و به شبه ها پاسخ گفتند.



اگر چه امام جواد علیه السلام نسبت به سایر امامان در سن بسیار کمی به امامت رسید، اما دوران هفده سالگی امامت او، دورانی نسبتاً طولانی و پر حادثه است.

امام جواد علیه السلام به دلیل قابلیت و لیاقت و بهره‌مندی از موهبت الهی از جایگاهی رفیع در پیشگاه خداوند، پیامبر اکرم، پدر بزرگوارش و تمام کسانی که بهره‌ای از شناخت امام دارند برخوردار است.
اگر چه دشمنان دین و حاکمان معاصر امامان معصوم علیهم السلام همواره در مقام توطئه و سرکوب و تحقیر آنان بوده اند، اما حقانیت و صداقت و نورانیت امامان شیعه پیوسته نقشه های دشمنان را خنثی و بی‌تأثیر می‌ساخته است و در برخی موارد، حتی دشمنان تحت تاثیر وجود پر برکت آنان قرار می‌گرفته‌اند.

امام جواد علیه السلام نیز با هوشمندی و درایت مخصوص‌به‌خود، در برخورد با حاکم ستمگر عباسی، مامون ,  که قاتل پدرش امام رضا علیه السلام بود به گونه‌ای عمل نمود که مامون نیز افتخار خویش را در انتخاب او برای ازدواج با دخترش ((ام فضل (لبابه)|ام فضل ))می‌دید.
در دوران زندگی مشترک حضرت امم جواد علیه السلام با ام فضل (تا هنگام شهادت) حوادث گوناگونی اتفاق افتاده است.

همسر دیگر امام جواد علیه السلام، سمانه مغربیه نام دارد که مادر حضرت امام هادی علیه السلام است.
امام جواد علیه السلام همچون امامان دیگر با بهره‌مندی از علوم و معارف ناب توحیدی و دریافت حقایق از عوالم بالا در صحنه‌های مختلف، گوشه‌هایی از اقیانوس نامتناهی علم و حکمت خویش را در زندگی سراسر رحمت خویش به نمایش گذاشته است.
دفتر زندگی امام همانند سایر ائمه معصوم علیهم السلام آکنده است از برگ‌هایی زرین از مکارم اخلاق , مناقب و معجزاب , استجابت دعاها , ارتباط متواضعانه، صمیمانه و  همدردی با اصحاب و یاراناست.


زندگی پربرکت امام جواد با نقشه معتیم حاکم ستمگر عباسی، و دخالت مستقیم ام فضل همسر آن حضرت پایان یافت. آن حضرت در تاریخ 220 هجری قمری به شهادت رسید و در کنار قبر جدّ بزرگوارحضرت امام موسی کاظم  در کاظمین به خاک سپرده شد.

سخنانی به یادگار مانده است .از حضرت جواد علیه السلام در موضوعات مختلف هر یک به‌ صورت مشعلی فروزان تا ابدیّت فراسوی راه انسانها می‌درخشد و در بزرگراه کمال و سعادت، حق را روشنی می بخشد. سخنان جد گرامیشان ،رسول خدا صلی الله علیه و آله، و مادرش،حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، و پدرش حضرت رضا علیه السلام نشانگر محبت و علاقه عمیق آن حضرت به این بزرگان می باشد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

لیله الرغائب و بهترین دعاها

نخستین شب جمعه ماه پربرکت رجب «لیله الرغائب» است . من و تو در این شب بزرگ دست به دعا برای سلامتی وجود مقدس صاحب و ولی نعمتان حضرت صاحب الزمان عج دعا میکنیم و سلامتی همه بزرگان و پدران ومادران و همچنین رهایی و نجات مسلمانان بالاخص شیعیان مظلوم جهان نظیر سوریه، ‌فلسطین، عراق، افغانستان،‌ بحرین و.....از ظلم استکبار، صهیونیزم و وهابیت بلند خواهیم کرد.

م

امشب شب لیله الرغائب است. هرچه فکرکردم بزرگترین آرزو و بهترین دعا چه دعایی برایم است دیدم اول برای امام زمان است همچنین ناخود آگاه به یادسخنی از پیامبر نور و رحمت برای عالمیان افتادم که فرموده اند" من اصبح لایهتـم بامور المسلمین فلیـس منهم و مـن سمع رجلا ینادى یا للمسلمیـن فلم یجبه فلیس بمسلم .


هر که صبح کند و به امور مسلمیـن همت نگمارد ، از آنهانیست ؛و هرکـس بشنود که شخصـى فریاد مـیزنـد: (( اى مسلمانها به فریادم برسید)) ولـى جـوابـش نگـوید،مسلمان نیست .


این بود که به خود نهیب زدم شرط مسلمانی نیست که برادران و خواهران مسلمانمان در سوریه، ‌فلسطین، عراق، افغانستان،‌ بحرین و.....جای جای این جهان در زیر ظلم و ستم چکمه های استکبار و صهیونیزم و هابیت باشند و من و تو در این شب بزرگ دست به دعا برای رهایی و نجات آنان بلند نکنیم .


شاید خدای رحمان و رحیم به دلیل اینکه دیگران را به فرموده حضرت زهرا سلام الله بر خود مقدم داشتیم ،‌از باب فضل و رحمت خویش حاجات فردی ما را هم نیز برآورده کرده و از پیاله معرفت الله سیرابمان کند. ان شاالله.


*شب لیله الرغائب*


نخستین شب جمعه ماه پربرکت رجب در حالی فرامی‌رسد که با نمایان شدن هلال ماه در آسمان، یکی از بهترین ایام برای نیت تمایلات پاک و آرزوها است؛ رویکردی که در سالهای اخیر پررنگ شده و در این شب بندگان خدا ضمن سجده به درگاهش، امید تازه برای رسیدن به مقصودشان می‌کنند و آرزوهایشان را با فرشتگانش که بر زمین نازل شده اند در میان می گذارند.


در چنین شبی که موسوم به «لیله الرغائب» است و در تمامی کشورهای اسلامی گرامی داشته می‌شود، فرشتگان از آسمان به زمین خاکی سرازیر می‌شوند و ساکن زمین می‌شوند و پیغامبر نیت‌های پاک بندگان خداوند هستند. بنابراین ضمن تاکید بر اعمالی که مربوط به چنین شبی است، فرصت نیت خواسته های به حق و آرزوهای دست یافتنی را نمی توان از دست داد.


در واقع «لیله الرغائب» ضیافتی برای خواستن بهترین ها است و او که بخشنده ترین بخشندگان است، کرمش هیچ گاه توقف پذیر نبوده و نخواهد بود. امشب شبی است که از وابستگی‌های زمینی همچون دل‌های گره خورده تا دلبستگی‌‌های آسمانی در قالب نیت های پاکتان که شاید حتی بر زبان نیز جاری نساخته باشید، در نظرتان خواهد آمد و امید اینکه پیش از تماشای هلال رجبی دیگر، آرزوهایتان محقق شده باشد.


در چنین ضیافت بی‌کرانی، طَبَق‌های آرزو از سوی خداوندگار بزرگ بر بندگانش ارزانی ‌می‌شود و هر انسانی بنابر روحیات و اقتضائاتش، آنچه مطلوب نظرش بوده را از این خان بزرگ برمی‌گیرد و صاحب مهمانی تا آنجا که صلاح بنده‌اش باشد، آرزوهایی که فرشتگان حاملش هستند را برآورده می‌سازد.


لیلة الرغائب ( شب آرزوها )


از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می‏شود.


رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:


هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی.


امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.


کیفیت اعمال لیلة الرغائب


سید در "اقبال" و علامه در "اجازه بنی زهره" درباره اعمال لیله الرغائب نقل کرده اند:از جمله اعمال این شب نمازی است که گناهان بسیار به سبب او آمرزده شود و هر که این نماز را بگذارد، چون شب اول قبر او شود، حق تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوترین صورتی با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح.


پس با وی گوید: ای حبیب من بشارت باد ترا که نجات یافتی از هر شدت و سختی.گوید تو کیستی، به خدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیده ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم.


گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجای آوردی. آمدم امشب به نزد تو تا حق ترا ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم. وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت. پس خوشحال باش که خیر از تو هرگز معدوم نخواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

خاطره ی افسر راهنمایی رانندگی از آیت الله مصطفوی

امروز پنجشنبه درکنار مقبره آیت الله مصطفوی بودیم که افسر راهنمایی رانندگی  تعریف میکرد: که یک روز برای گرقتن استخاره خدمت مرحوم آیت الله مصطفوی رفتم.آقا مشغول نوشتن  بودند وقتی من را دیدند فرمودند ؛شما کاری داشتید. من گفتم بله استخاره میخواستم.بعد بلند شدند و از اطاق خارج شدند.بعد از چند دقیقه دیدم آقا با یک سینی چای بالاسرم ایستاده بود.کلی  خجالت کشیدم.از اینکه خود آقا برایم چای ریخته بودند کلی خجالت کشیدم .رفتم تشکر کنم سرم به سینی خورد و چای ریخت, کلی آقا خندیدند و اونوقت خودم رفتم چای آوردم.بعد آقا استخاره کردند و من هم از منزل بیرون اومدم.برای اولین باری بود که خانه آقا میرفتم و ازاینکه خود آقا برام چای اورده بود کلی ذق کرده بودم و اینو به همه دوستان میگفتم که ببین چه اخلاقی داره این آقا به اینها میگم روحانی......جالب این بود که دقیقا مثل استخاره کارم انجام شد....چندروزی بعد خانمم که خیلی حال و روز بدی داشت و در منزل بستری بود, و مدام بیمارستان و دکتر میبردمش .به من گفت تروخدا من و ببر یک امام زاده یه کم شیون و گریه کنم.منم گفتم میبرمت پیش یه امام زاده زنده...خانمم را اوردم خانه آ قا و چون در حین کاربودم و آقا هم داشتند درس میدادند .خانم را گذاشته  و رفتم سر کارم...شب که اومدم خانه دیدم که بعد از مدتها خانمم غذا درست کرده بود.تعجب کردم و قضیه را از خانمم پرسیدم که چی شده.خانمم گفت آقا یه کم از توت هایی که باچای میخورد دعا خواند و به من داد و برام دعا کرد....آرامشی که پس از دعای ایشون  گرفتم ,ماهها بود که اینجور نشده .الحمدالله حالا حالش خیلی خوب و ما همیشه بیادشون هستیم ....از اون روز به بعد محضر آقا میرفتم و ایشون مثل همیشه خوش رو و خوشبرخورد و با آن خنده های منحصر بفردشون با من برخورد میکردند.

شب جمعه و شب لیله الرغایب است.همه گذشتگان علما , شهدا  را یاد کنیمو به روح پرفتوحشان بالاخص حضرت آیت الله مصطفوی بخوانیم حمد و سوره و صلوات.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

اعتراض مهاجر و انصار به ابوبکر جهت انتخاب عمر

ابن قتیبه د ر (( تاریخ الخلفا )) مینویسد :

(( مهاجران و انصار وقتی که با خبر شدند که ابوبکر عمر را به جانشینی انتخاب

کرده نزد او آمدند و گفتند :

میبینیم گه عمر را بر ما خلیفه قرار دادی ، تو او را می شناختی و در دورانی که

خود زنده بودی کارهای ناشایست و خلافش را دیدی ، الآن که از نزد ما میروی ،

چگونه او را بر ما ولایت می بخشی ؟ تو وقتی که با خدایت دیدار کنی ، اگر از تو

بپرسد چه جواب میدهی؟

ابوبکر گفت: اگر خداوند از من پرسید ، به تحقیق پاسخ خواهم داد که کسی را

که بر آنان گماشتم که به نظرم از همه آنان بهتر بود )) (1)


1- تاریخ الخلفاء - ابن قتیبه - معروف به الامامه و السیاسه - ج 1- ص 24


سؤال1:


اگر به گفته ابوبکر ، عمر بهترین مردم بود  ، پس چرا رسول اکرم (ص) که اولی

و احق به امر صلاح بینی برای سیادت و سعادت امت بود ، این بهترین فرد از

افراد مردم را برای زمامداری امت و مقام خلافت مقرّر نداشت ؟



سؤال2:


اگر میگویید که رسول خدا (ص) صلاح ندیدند که بهترین فرد از افراد مردم را که به قول خودتان (( عمر بن خطاب )) میباشد را به خلافت برگزینند و تعیین خلافت را به صلاح دید امت واگذار نمودند که هر کس را که اجماع امت در شور و مشورت صلاح دیدند برگزینند،پس چرا ابوبکر بر خلاف سیره و سنت صلاح بینی رسول خدا (ص) عمل نمود ؟ و به رای و صلاح بینی شخص عثمان بدون مراجعه به آرای عمومی امت ، عمر را به خلافت برگزید ؟
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

نحوه انتخاب عمر(عمر طبق وصیت ابوبکر روی کار آمد)

در اینجا نحوه به روی کار آمدن عمر را توضیح میدهیم:


عمر طبق وصیت ابوبکر روی کار آمد

به اتفاق همه مورخان شیعه و سنی ، ابوبکر در بستر بیماری گاهی بی هوش میشد و گاهی

به هوش می آمد  .  در این میان عثمان را طلبید  و  به وی فرمان داد که بنویس و  عثمان

شروع به نوشتن کرد ، ابوبکر گفت :


بسم الله الرحمن الرحیم


این  وصیت ابوبکر بن  ابی قحافه  است به مسلمانان اما بعد ( در این جا

ابوبکر از هوش رفت و عثمان شتابان بقیه ابوبکر را چنین تمام کرد :) من عمر

ابن الخطاب را به جانشینی خود و خلافت بر شما برگزیده ام و در این

راه از خیرخواهی شما فروگذاری نکرده ام.در این موقع ابوبکر چشم

گشود و به عثمان گفت:بخوان ببینم چه نوشته ای؟عثمان نیز آن چه

را که نوشته بود برای ابوبکر خواند ، ابوبکر با شنیدن مطالب عثمان

تکبیر گفت و اضافه کرد :

از آن ترسیدی که در حالت بی هوشی از دنیا بروم و در میان مردم بر

سر جانشینی من اختلاف بیفتد ؟

عثمان جواب داد : آری ، ابوبکرگفت : با آن چه نوشته موافقم ، خدایت

از اسلام و مسلمانان پاداش خیر دهد ، آن گاه همان نوشته را امضا

کرد(1) 


طبری پیش از این ماجرا مینویسد : 

عمر در حالی که شاخه ای از درخت خرما در دست داشت در میان مردم در

مسجد پیامبر نشسته بود ، (( شدید )) آزاد کرده ابوبکر ، که فرمان ولایتعهدی

عمر را دست داشت ، در آن جمع حاضر بود ، عمر رو به مردم کرد و گفت : 

ای مردم ! به سخنان و سفارش خلیفه رسول خدا (ص) گوش دهید و از فرمانش

اطاعت کنید، او میگوید :

من در خیر خواهی شما کوتاهی نکرده ام .



1- طبقات ابن سعد - ج4 ص 200

  تاریخ الخلفا -سیوطی - ص 82

کامل ابن اثیر - ج 2 - ص 292


سؤال:

چرا عمر به ابوبکر که با آن حال بد وصیت کرد و او را به عنوان خلیفه برگزید نسبت هذیان گویی را نداد ؟اما کنار بستر رسول خدا (ص)  وقتی که آن حضرت قلم و دوات طلبید تا بنویسد چیزی راکه مردم پس ازاو به ضلالت و گمراهی نیفتند،نسبت هذیان گویی به آن حضرت راداد؟(1)

آیا پیامبر (ص) که قرآن درباره اش میگوید :

(( ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ))(2)

با یک تب هذیان میگوید ، اما ابوبکر بین دو اغما بهتر از زمان سلامت میفهمد ... ؟!

آیا به منطق شماابوبکراگر بیمار باشددرست حرف میزند؟

اما پیامبر اکرم (ص) نستجیر باالله هذیان میگوید ؟



1- صحیح بخاری - ج1 - ص 39 و ج 2 - ص118 و ج 4 - ص5 و ج 6- ص11

  صحیح مسلم - ج 6 - ص 76

  کامل این اثیر - ج 2 - ص 217

  تاریخ طبری - ج 3 - ص193

2- سوره نجم - آیه 4



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

هیئت طلاب حوزه علمیه آیت الله مصطفوی

در روز شهادت حضرت امام هادی علیه السلام عده ای از طلاب حوزه علمیه آیت الله مصطفوی جهت عرض تسلیت به ساحت مقدس امام زمان (عج) و عزاداری وارد بیت حضرت آیت الله مصطفوی شدند

 


ورود طلاب عزادار به بیت آیت الله مصطفوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

مراسم شهادت حضرت امام هادی در بیت آیت الله مصطفوی

روز دوشنبه  23 فروردین ماه 1395 مصادف با سوم رجب المرجب , سالروز شهادت حضرت امام هادی علیه السلام است.بدین مناسب مراسم روضه خوانی باحضور اقشار مردم و روحانیون در بیت آیت الله مصطفوی برگزار شد. و سخنرانان و مداحان در رثای آن امام همام روضه خوانی نمودند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

سوم رجب سالروز شهادت حضرت امام هادی علیه السلام

 سوم رجب مصادف است با سالروز شهادت امام هادی (ع)، پیشوای دهم شیعیان در ماه ذی الحجه سال 212 ه.ق در شهر صریا (نزدیک مدینه) دیده به جهان گشود. پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه است.


نام مبارک ایشان علی از القابشان نقی، هادی و نجیب؛ و کنیه‌شان ابوالحسن است.


امام علی‌النقی الهادی علیه السلام در سال 220 ه.ق به امامت رسیدند. در این زمان ایشان در مدینه بودند و در آنجا به مدت 13 سال وظایف امامت خود را انجام می‌دادند؛ مردم از این سرچشمه حیات معنوی و علمی و فکری سیراب می‌شدند و ایشان نیز به همه امور شیعیان رسیدگی می‌کردند تا این که متوکل (خلیفه وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار(ع) مشهور بود؛ به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام علیه السلام در جامعه داشت ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند زیرا احساس می‌کرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد. پس از آمدن امام به سامرا، اگرچه ایشان ظاهرا آزاد بود اما «متوکل» منزلشان را طوری انتخاب کرده بود که همواره تحت نظر باشند. او به طور مرتب دستور تفتیش منزل ایشان را صادر می‌کرد و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل می‌شد.


او جو بسیار خفقان آمیزی را بر جامعه حکمفرما کرده بود و سختگیری و فشار زیادی را بر شیعیان اعمال می‌کرد: علویان را در محاصره اقتصادی قرار داده بود. به شاعران درباری مال فراوانی می‌داد تا در اشعار خود به ائمه علیه السلام بی احترامی کنند. او اکثر سادات جلیل القدر آن زمان را دستگیر و زندانی کرده بود. از هولناکترین اقدامات او در دوره حکومتش، انهدام و تخریب مرقد امام حسین علیه السلام بود. اوضاع معیشتی مردم و خصوصا علویان در زمان خلفای عباسی مخصوصا متوکل و بقیه خلفای هم عصر امام هادی علیه السلام، بسیار دشوار بود زیرا آنان بیت المال مسلمین را صرف خوشگذرانی‌هایی می‌کردند که به گواهی تاریخ، هزینه‌های مربوط به آنها بی‌سابقه بوده است.


برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام در زمان امامت


امام هادی علیه السلام با این که شدیدا تحت نظر بود، اما از پای ننشست و فعالیت‌های خود را به شیوه‌ای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد. از مهمترین فعالیت‌های ایشان این بود که به مردم از راه‌های گوناگون آگاهی داده و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخ‌های علمی، آشکار کرده و تثبیت کنند. همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی عباس را تبیین می‌کردند. یکی دیگر از محورهای فعالیت امام، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی علیه السلام بود. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر می‌فرمودند.


از دیگر اقدامات این امام بزرگوار؛ مبارزه با انحرافات، تربیت نیرو و افراد شایسته، تقویت سازمان وکالت، تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه است.


زیارت جامعه کبیره


از امام هادی علیه السلام چندین دعا و زیارت نامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه کبیره است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد. شروح متعددی به فارسی و عربی بر این زیارت نوشته شده است. زیارت جامعه کبیره متضمن مفاهیمی بسیار عالی و مطالبی بدیع است.


از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام، زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگی‌های حضرت علی علیه السلام و هم حادثه غدیر ذکر شده است.


شبکه ارتباطی وکالت


شرایط بحرانی‌ای که امامان شیعه در زمان عباسیان با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزاری جدید برای برقراری ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. این ابزار چیزی جز شبکه ارتباطی وکالت و تعیین نمایندگان و کارگزاران در مناطق مختلف توسط امام نبود.


هدف اصلی این سازمان جمع آوری خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا، و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویی امام به سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و توجیه سیاسی آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثری در پیشبرد مقاصد امامان داشت.


امام هادی - علیه السلام - که در سامراء تحت نظر و کنترل شدیدی قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد - علیه السلام - اجرا کرده بود، ادامه داد و نمایندگان و وکلایی در مناطق و شهرهای مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطی هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدف‌های یاد شده را تامین می‏‌کرد.


فقدان تماس مستقیم بین امام و پیروانش، نقش مذهبی - سیاسی وکلا را افزایش داد، به نحوی که کارگزاران (وکلای) امام مسئولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلای امام بتدریج تجربیات ارزنده‏‌ای را در سازماندهی شیعیان در واحدهای جداگانه به دست آوردند. گزارش‌های تاریخی متعدد نشان می‏‌دهد که وکلا، شیعیان را بر مبنای نواحی گوناگون به چهار گروه تقسیم کرده بودند: نخستین ناحیه، بغداد، مدائن و عراق (کوفه) را شامل می‏‌شد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان، و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر را در بر می‏‌گرفت. هر ناحیه به یک وکیل مستقل واگذار می‏‌شد که تحت نظر او کارگزاران محلی، منصوب می‏‌شدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستور العمل‌های حضرت هادی - علیه السلام - به مدیریت این سازمان، می‏‌توان مشاهده کرد.


شهادت امام (ع)


امام هادی - علیه السلام - با آنکه در سامراء تحت کنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه رنج‌ها و محدودیت‌ها هرگز به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. بدیهی است که شخصیت الهی و موقعیت اجتماعی امام و نیز مبارزه منفی و عدم همکاری او با خلفا، برای طاغوت‌های زمان هراس آور و غیر قابل تحمل بود، و پیوسته از این موضوع رنج می‏‌بردند. سرانجام تنها راه را خاموش کردن نور خدا پنداشتند و درصدد قتل امام برآمدند و بدین ترتیب امام هادی نیز مانند امامان پیشین با مرگ طبیعی از دنیا نرفت، بلکه در زمان «معتزّ»، مسموم گردید و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامراء، در خانه خویش به خاک سپرده شد.


برخی از سخنان امام هادی علیه السلام


* دنیا همانند بازاری است که عدّه‌ای در آن برای آخرت سود می‌برند و عدّه‌ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می‌شوند.


* تواضع و فروتنی چنان است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو آن کنند.


*علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است، ادب زیباترین نیکی‌هاست و فکر و اندیشه آئینه صاف و تزیین کننده اعمال و برنامه‌هاست.


*شانه کردن موها به وسیله شانه عاج، سبب روئیدن و افزایش مو می‌باشد، همچنین سبب نابودی کرم‌های درون سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتی فکّ و لثه‌ها می‌گردد.


*همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود.


*بخل ناپسنده‌ترین خلق و خوی است.


*طمع خصلتی ناروا و ناشایست است. 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

مسن بودن ابوبکر

چهارمین امتیازی  که ذهبی برای ابوبکر در نظر گرفته که آن را ملاک برای خلافت او میداند مسن بودن ابوبکر است و می گوید که او در زمان در آستانه 60سالگی بوده است و از پیامبر(ع) 3سال کوچکتر و از امام علی (ع) 30سال بزرگتر بوده است .

پس بنا به  گفته ذهبی چون سن ابوبکر از تمام صحابه پیامبر اکرم (ص) بیشتر بوده لذا به همین دلیل مردم با او بیعت کردند و او را به عنوان خلیفه انتخاب کردند .

سؤال1:

اگر مسن بودن ملاک در خلافت باشد پس چرا پیامبر اکرم (ص) در هیچ کجا این مساله رو ملاک قرار نداده و در موارد و قضایای مختلف با وجود صحابه مسن ، علی (ع) را با آن سن کم بر همه مقدم می داشت ، از جمله در فتح خیبر پرچم را به دست امام علی (ع) داد و در آن لحظات آخر عمرش اسامه را با آن سن کمش به عنوان امیر لشکر کرد و کبار صحابه از جمله ابوبکر را امر کرد که در لشکر او شرکت کرده و از او تبعیت بنمایند؟

سؤال2:

اگر مسن بودن دلیل بر تقذم میشود پس چرا با بودن کبار و افراد مسن صحابه از جمله ابوبکر ، رسول خدا (ص) علی (ع) را مامور قضاوت و هدایت اهل یمن نمود؟


حال پاسخ جالب ابوقحانه پدر ابوبکر

تماشایی است که ابوقحانه پدر ابوبکر نیز به تصمیم حزب سقیفه اعتراض کرد و آنگاه که به او گفتند که پسرت ابوبکر به عنوان خلیفه برگزیده شده تعجب  کرد و گفت:

با وجود بنی هاشم(امیرالموننین علی (ع)) چگونه مردم به او روی آوردند و وی را انتخاب کردند؟!

پاسخ دادند:  چون ابوبکر ار حیث سن از علی (ع) بزرگتر بوده است

او با شنیدن این پاسخ با تعجب گفت : "والله انا اکبر منه" بخدا سوگند من از ابوبکر بزرگترم


پی نوشت ها :

1) پیامبر اکرم (ص) در جنگ خیبر فرمود :
((لا عطین الرعایة غدا رجلا یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله فاعطاها علیا))؛ ((فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند و پرچم را به دست علی (ع) سپرد)).
تاریخ مدینة دمشق ، ترجمه علی بن ابی طالب (ع) ابن عسکر ج1 ص205 ح 269
2) تاریخ مدینة دمشق ، ابن عسکر ج2 ص 57و ج8 ص60



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

مصاحبت ابوبکر با پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در غار

یکی دیگر از امتیازاتی که ذهبی در (( تاریخ الاسلام )) برای ابوبکر به شمار

 آورده و او را به همین دلیل شایسته خلافت دانسته این است که

می گوید : به دلیل نزول آیه شریفه :

( ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا )

 

که به قول ذهبی حکایت از حضور ابوبکر در کنار رسول خدا (ص) در غار ثور

دارد ، شایستگی او را در امر خلافت می رساند.

 

حال باید دید که آیا مصاحب پیامبر اکرم (ص) در غار ، ابوبکر بوده است یا نه ؟

بخاری در صحیح خود بر نازل نشدن آیه غار در حق ابوبکر صحه گذاشته است

، زیرا که عایشه نزول آن آیه را در حق ابوبکر نفی کرده و گفته است :

 

(( هیچ آیه ای از قرآن در حق ما نازل نشده است ))

 

و این مطلب را عایشه در حضور هزاران تن از صحابه در عصر معاویه ، از جمله برادرش عبدالرحمن بن ابی بکر و مروان حکم بیان کرد و همگی آنها ادعای وی را در این زمینه تایید کردند و این دلیلی بسیار قوی بر دروغ بودن اخبار روایت شده درباره حضور ابوبکر در غار میباشد و اگر چنانچه عده ای از اصحاب اعتقاد به حضور ابوبکر در غار داشتند ، حتما بواسطه

آیه غار و حضور ابوبکر در غار با عایشه به مخالفت می پرداختند .

و دلایل دیگر بر عدم حضور ابوبکر در غار فراوان است که طالبین  می توانند به کتاب ارزشمند (( صاحب الغار ابوبکر ام رجل آخر ؟))

تالیف فاضل ارجمند نجاح الطائی مراجعه نمایند .که ایشان در این کتاب، قضیه حضور ابوبکر در غار را به صورت علمی و مستند به روایات صحیح  و متواتر و شواهد و متواتر و شاهد و قرائن فراوان رد کرده و ثابت نموده که شخصیکه به عنوان راهنما ، پیامبر اکرم (ص) را تا غار « ثور »

همراهی کرد ، « عبدالله بن اریقط بن بکر » بوده است ، لکن فریبکاران  حزب قریش اقدام به اجرای نقشه تغییر در نام ابوبکر نمودند ، تا نام وی موافق نام ( عبدالله بن بکر )) گردد ، به همین سبب نام او (ابوبکر )  را که (( عتیق )) بود به (( عبدالله )) تغییر دادند.

و تنها مطلب باقی مانده ایجاد تغییر بین (( ابنبکر )) و (( ابیبکر ))بود ، و برای گروه فریب و تزویر بسیار ساده و آسان بوده و احتیاج به چیزی جز یک نقطه بر حرف ((ی)) نداشتند و در زمانی که خط عربی فاقد نقطه بود ، چنین تغییری بسیار آسان بوده است.



سؤال1:

اگر صرف مصاحبت ابوبکر با پیامبر اکرم (ص) موجب فضیلت است ،پس چرا خداوند در قرآن دو یار زندانی حضرت یوسف(ع) را که کافر و قائل به ارباب انواع بودند و با آن حضرت 5 سال در زندان بسر بردند را مصاحب خوانده و فرمود :

(( یا صاحبی السجن ءارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار )

(( ای دو رفیق رندانی من از شما می پرسم آیا خدایان متفرق

بی حقیقت ( مانند بتان و فراعنه و غیره ) بهتر و در نظام خلقت

موثرترند یا خدای یکتای قاهر ))

حال آبا این مصاحبت می تواند موجب فضیلت برای این دو نفر باشد؟ اگر موجب فضیلت نیست , پس چگونه شما دمصاحبت چند روزه ابوبکر با پیامبر صلی الله علیه و اله را موجب فضیلت او میدانید؟


سؤال2:

اگر رفتن به غار موجب فضیلت برای ابوبکر است و این را دلیل بر ارجحیت او بر خلافت میدانید ، پس چرا از جهت مصاحبت با پیامبر اکرم (ص) در رفتن به غار محزون بود ، به طوری که به صریح آیه قرآن کریم پیامبر اکرم (ص) او را از این حزن منع کرد و فرمود : ( لا تحزن ان الله معنا )


سؤال3:

حزن ابوبکر در مصاحبت با پیامبر اکرم (ص) در رفتن به غار به جهت چه بوده؟ اگر در جهت اطاعت خدا بوده , محال است که پیامبر اکرم(ص)  از آن نهی نماید, و اگر در جهت معصیت خدا بوده, پس این چه دلیل میتواند بر فضیلت ابوبکر داشته باشد؟

سؤال4:

در هر کجای قرآن که سخن از انزال سکینه به میان آنده است, خداوند آنرا برای پیامبر اکرم (ص) و همه مومنین قرارداده , اما چرا در آیه غار هیچ گونه مومنین را شرکت نمیدهد و فقط می فرماید:  (فانل الله سکینته علیه)



سؤال5:

اگر ابوبکر به دلیل آیه شریفه ( ثانی اثنین اذهما فی الغار ....) شایستگی خلافت را داشته است ُ چرا امیر المومنین علی علیه السلام که آیه مباهله  - آیه تطهیر - آیه مودت (۱) و صدها آیه دیگر (۲) که به اعتراف مفسرین اهل سنت در مورد حضرت علی علیه السلام نازل شده است بعد از پیامبر اکرم (ص) احق مردم برای خلافت نباشد ؟


۱- به اعتراف روات و محدثین اهل سنت آیه مودت در شان علی و فاطمه و حسن و حسین

 علیه السلام نازل شده است. بعضی از مصادر شان نزول آیه عبارت است از :

تفسیر کشاف -زمخشری-ط مصطفی محمد-ج۳-ص۴۰۲ و ط بیروت - ج۴ ص ۲۲۰

۲- حاکم حسکانی از بزرگای علمای عامه است و از جمله تالیفات او (( شواهد التنزیل ))

 است که در این کتاب ۲۱۰ آیه که در شان امیر المومنین علی علیه السلام نازل شده است

 را جمع آوری نموده است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

ماه رجب و فضایل و دعاهای وارد شده در این ماه

ماه رجب از ماههای است که شرافت زیادی دارد و در فضیلت آن روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.


از حضرت موسی بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است که: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.


و همچنین فرمود که: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.


از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت است که حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود که: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مى‏گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏شود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».


ابن بابویه از سالم روایت کرده است که گفت: در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود که آیا در این ماه روزه گرفته‏اى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود که آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمى‏داند به درستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماه‌هاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.


پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه‏داران آن نائل مى‏گردم؟ فرمود: اى سالم هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌هاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند. و بدان که براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .


اعمال مشترک ماه مبارک رجب

اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :


1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:
"یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ ."


2- دعایی را که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:
«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»


3- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود:
«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»


قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که می‌توانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید .


4- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید:

«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

 
5- از نبی مکرم اسلام روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .


6- روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید:

"أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند کند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند .


7- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر:

أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .


8- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت بکشاند.


9- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت کرده که: هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .


10- سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکى از ماه‌هاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.


11- از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که: هر کس در یک شب از شب‌هاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.

 

اعمال شب و روز اول ماه رجب
شب اول
این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است .


1- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:
اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.

 
2- غسل.
حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فرموده‌اند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزى که از مادر متولد شده است.


3- زیارت امام حسین علیه السلام .

4- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.


5- بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو:
در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است.

روز اول رجب
این روز، روز شریفى است و برای آن چند عمل ذکر شده است:


1- روزه .
روایت شده که حضرت نوح (علیه السلام) در این روز به کشتى سوار شد و به کسانى که همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود .


2- غسل .


3- زیارت امام حسین علیه السلام.

از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که: هر کس امام حسین (علیه السلام) را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد. البته قابل ذکر است که زیارت از راه دور هم مورد قبول است ان شاء الله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

ولادت با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد

اول رجب سالروز ولادت با سعادت پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت , باقرالعلوم حضرت امام محمد باقر علیه السلام به پیشگاه مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (عج) تبریک و تهنیت باد.

حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام پنجمین امام شیعیان است که در سال 57 هجری قمری در مدینه متولد شد. پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام و مادر والامقامش ام عبدالله است. مادر آن حضرت، فاطمه دختر حضرت امام حسن علیه السلام بود که با کنیه ام عبد الله و بنابر قول دیگر، ام الحسن خوانده شده است. بنابراین امام باقر (ع) از سلاله پدر و مادری هاشمی علوی و فاطمی به شمار می آید. بدین جهت او نخستین کسی است که از نسل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به دنیا آمده اسج


فضائل

پیشوایی حضرت امام باقر علیه السلام از صدر اسلام روشن و مسلم بود و نص بر امامت آن امام همراه با تعاریف رسول خدا، فراوان به ما رسیده است. 

از آن امام معجزات و کرامات بسیار و نیز امور غریبه فراوانی در کتب معتبر ثبت شده و جنّ و ملائکه و حتّی جبرئیل خدمت او می‌رسیده‌اند. 


مکارم اخلاق امام، زبانزد خاص و عام است و علوم و معارف فراوانی از وجود او سرچشمه گرفته . وی همچنین توجه خاصّی به عبادت و ذکر و مناجات داشته است. 

در زمان این امام، عده‌ای متمایل به رهبانیّت و ترک دنیا بودند که با مخالفت امام مواجه می‌شدند. 


علم

حضرت امام باقرعلیه السلام چون در اواخر دوران حکومت بنی‌ امیه به‌سر می‌برد، از ضعف قدرت حاکمه استفاده نمود و در نشر معارف اسلامی، تلاش گسترده‌ای کرد و با مخالفین و صاحبان عقاید مختلف، مناظرات مفصّلی داشت و به سؤالات شیعیان و مخالفین پاسخ داد. لذا از آن امام در تمام مسائل فقهی و اجتماعی و حکومتی روایات فراوانی نقل شده است، به‌طوری‌که تقریباً هیچ کتاب روایی نیست مگر این که از امام باقر علیه السلام در موارد مختلف روایتی ذکر شده است. 


امام باقر علیه السلام با صحابی بزرگ رسول خدا، جابر بن عبدالله انصاری روابط صمیمانه‌ای داشت و برای او احترام خاصی قائل بود. 

برای آن امام، غیر از جابر، اصحاب و راویان زیادی نام می‌برند که در بین آنها جابر بن یزید جعفی و محمّد بن مسلم و زراره و حمران، بسیار معروفند. شاعر معروف امام نیز کمیت نام دارد. 


حوادث دوران امامت

برادر امام باقر علیه السلام زید بن علی بن الحسین پس از شهادت امام سجاد علیه السلام پرچم مخالفت با بنی‌امیه را برافراشت و افراد زیادی را به دور خود جمع کرد. ولی امام باقر او را از قیام مسلّحانه منع کرد و فرمود: « هنوز وقتش نرسیده است، و قیام تو در انتها به ضرر مسلمین می انجامد.» اما زید که خون حسینی در رگ‌های او می‌جوشید، زیر بار نرفت و قیام کرد و عاقبت در اثر اعلان مخالفت با بنی‌امیه به شهادت رسید. 


حاکمان دوران امامت

امام باقر علیه السلام در زمان حکومت ولید بن عبدالملک به امامت رسیدند که پس از او سلیمان بن عبدالملک و سپس عمربن عبدالعزیز و سپس یزید بن عبدالملک و پس از او هشام بن عبدالملک، یکی پس از دیگری حاکم مَمالک اسلامی شدند. 

امام با هر یک از آنها به نحو خاصّی برخورد می‌کرد، ولی متأسّفانه بعضی از بستگان وی، از جمله زید بن حسن بن علی به بدگویی او دست زدند تا سرانجام هشام ، امام را مسموم کرد و به شهادت رساند. 


امام باقر علیه السلام به فرزند ارجمندش امام صادق علیه السلام وصیت فرمود و به لقاء پرورگار شتافت. 

آن حضرت دارای سه همسر و هفت فرزند بود. 


از امام باقر علیه السلام مواعظ بسیار ارزشمندی به یادگار مانده است که تمام نسل‌ها تا قیامت از آن بهره‌مند خواهند بود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

شهادت حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیه السلام تسلیت باد

روز 27 جمادی الثانی سالگرد شهادت فرزندبلافصل حضرت امام محمد باقر علیه السلام میباشد.حضرت علی بن محمد که معروف به سلطان علی میباشند به درخواست دوستداران اهل بیت از اهالی کاشان در سال ۱۱۳ هـ. ق به این منطقه هجرت نمود و مدت سه سال به امر تبلیغ و ارشاد مردم همت گماشت. آنحضرت سرانجام در سال ۱۱۶ هـ. ق به همراه تعدادی از اهالی منطقه توسط نیروهای حکومتی به شهادت رسیدند . پیکر ایشان در مشهد اردهال به خاک سپرده شد.

بنابه نقلی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله پیکر شهدا را سالم در زیر زمین آن حرم مشاهده نموده بودند.

بدین بهانه آخرین زیارت حضرت آیت الله مصطفوی رحمه الله علیه و تشرف ایشان به حرم حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیه السلام که ارادات مخلصانه خدمت آنحضرت داشتند چند ماه قبل از ارتحالشان

 


آخرین زیارت آیت الله مصفطوی چند ماه قبل از ارتحال

 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

قرابت و خویشاوندی ابوبکر با پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله

و اما دومین امتیازی که ابوبکر  از نظر اهل سنت داشت که به موجب آن به عنوان خلیفه معین شد قرابت و خویشاوندی  ابوبکر با پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است:

ابوبکر به جهت اینکه پدر همسر رسول خدا صلی الله علیه و اله بود , همین مساله باعث شد که مردم او را به عنوان خلیفه انتخاب کنند.

و اما سوال: اگر مساله خویشاوندی ابوبکر با رسول خدا صلی الله علیه و اله موجب اولویت او در خلافت شده است , چرا امیرالمومنان علی(علیه السلام) که داماد و پسر عم پیامبر صلی الله و علیه و اله و علاوه بر آن, نفس آن حضرت طبق آیه مباهله(خدا در جریان مباهله می فرماید:

فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ.آل عمران- آیه61)

و جزو اهل بیت (اإِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً. احزاب - آیه 33)بود سزاوارترین مردم برای خلافت نباشد؟

مستدرک حاکم ج۳ ص۱۵۰-صحیح مسلم ج۴ ص ۱۸۸۳-ترمذی ج۴ ص۲۹۳-مسند احمد بن حنبل ج۳ ص۹۷- تفسیر طبری ج۳ ص۲۹۹- تفسیر قرطبی ج۴ ص۱۰۴).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

فضیلت صلوات بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علبها

و قالت : قالَ لی رسولُ الله: یا فاطمةُ مَن صَلّی عَلَیکِ، غَفَرَاللهُ لَهُ وَ اَلَحَقَهُ بی حَیثُ کَنتُ فی الجَنَةِ.

و فرمودند: " روزی رسول خدا خطاب به من فرمدوند : ای فاطمه هرکس برای تو صلوات بفرستد خداوند اورا مورد آمرزش خویش قرار می دهد و در هر کجای بهشت که من باشم اورا به من ملحق خواهد ساخت.""


ود در این مورد صلوات مخصوصی برای آن حضرت نقل کرده که آثار عجیبه ای در آن مشاهده شده و آن صلوات مخصوص به صورت زیر است:


" اللهُمَ  صلِ علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک "


شادی دل نازنین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها , پدر بزرگوارشان رسول اکرم صلی الله و علیه و اله و مادر بزرگرارشان حضرت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله و علیها صلوات. 

امیدوارم این صلواتها ثوابشان به روح همه علما , صلحا ,شهدا و همه شیعیان امیرالمومنین علیه السلام ن از مشرق تا مغرب عالم  تقدیم شود و باشد تا فرزند برومند آن حضرت ظهور نمایند تا از وجود پرخیر و برکت آن امام همام , منور گردد .جهت تعجیل در فرج آنحضرت صلوات

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی

ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (سلام ‏اللَّه‏ علیه) بر همگان مبارک باد


تاریخ و مکان تولد حضرت فاطمه زهرا (س)

در مورد تاریخ ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است.


مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه حضرت خدیجه (سلام ‏اللَّه‏ علیه) اتفاق افتاد. این خانه در محله‏اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.


و از آنجا که محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زیستگاه پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) و مکان ولادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمین ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از این رو بارها در طول تاریخ هم‏زمان با تعمیر و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام کردند.


کیفیت و چگونگى ولادت حضرت زهرا (علیهاالسلام)
دوران باردارى حضرت خدیجه (سلام ‏اللَّه‏ علیه) سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسید، حضرت خدیجه (سلام ‏اللَّه‏ علیه) براى زنان قریش پیام فرستاد تا بیایند و او را در امر وضع حمل کمک کرد و کارهاى مربوط به این برهه که مخصوص زنان است برعهده گیرند.


اما زنان قریش پاسخ دادند که ما نخواهیم آمد، چرا که سخن ما را نشنیده انگاشتى و با محمد (صلى اللَّه علیه و آله) یتیم ابوطالب، پیمان زناشوئى بستى.خدیجه از این پاسخ رنجیده خاطر گشت، اما در یکى از همین روزها در حالى که او همچنان در بستر آرمیده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود که بر او وارد شدند. خدیجه که از دیدن آنان در هراس شده بود به تکاپو افتاد اما یکى از زنان او را آرام نمود و گفت:
اى خدیجه! اندوهگین و هراسناک مباش، ما از جانب خدا به سویت آمده ‏ایم و خواهران تو هستیم، من ساره همسر ابراهیم خلیلم و این آسیه همسر فرعون است و آن یکى مریم دختر عمران و چهارمین ما صفورا دختر شعیب است. در این هنگام چهار زن در چهار سوى حضرت خدیجه (سلام ‏اللَّه‏ علیه) قرار گرفتند و حضرت خدیجه (سلام ‏اللَّه‏ علیه) حمل خود را بر زمین نهاد و نورى از او ساطع گردید که شرق و غرب عالم پرتوافکن شد.


نورى که به خانه‏ هاى مکه راه یافت و همه را در حیرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابریقى مملو از آب کوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانویى که در پیش روى خدیجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه که از شیر سفیدتر و از عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد.

 

با یکى تن مولود را پوشاند، و دیگرى را مقنعه‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان کودک نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، حضرت فاطمه(سلام ‏اللَّه‏ علیه) دهان گشود و چنین فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏ اللَّه سیدالانبیاء و ان بعلى سیدالاوصیاء و ولدى سادة الاسباط.


آنگاه یکایک بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رویى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوریان بشارت تولد او را به آسمانها بردند.

 

در آسمان از یمن قدوم او نورى پدیدار آمد و ساطع گردید که تا آن زمان سماواتیان چنین نورى را رؤیت ننموده بودند. بانوان حضرت خدیجه(سلام ‏اللَّه‏ علیه) را شادباش گفته از میمنت و مبارکى و طهارت نسلش سخنها گفتند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید مهدی