داستان علی بن مهزیار را سید هاشم بحرانی در کتاب« تبصره الولی فی من رأی القائم المهدی» ذکر کرده است. علی بن مهزیار نوزده سفر به مکه رفت و موفق به دیدار امام عصر نشد تا اینکه در سفر بیستم به خدمت آن حضرت رسید. در این داستان چند نکته قابل توجه اخلاقی وجود دارد که در ضمن آن به علت عدم توفیق دیدار وی در سالهای قبل بیان شده است؛ از جمله: 1. انسان ها خود در حجاب‌اند در این داستان واقعی آمده است : وقی قاصد امام(ع) آمد تا علی بن مهزیار را ببرد، از او پرسید: دنبال چه می گردی؟ چه می خواهی( ما الذی ترید)؟ علی بن مهزیار جواب داد: من به دنبال امامی هستم که محجوب و غایب از دیدگان عالم است( ارید الامام المحجوب عن العالم)!! قاصد گفت: جواب اشتباهی دادی؛ چه کسی می گوید آن حضرت محجوب از عالم است؟ این اعمال بد شما است که او را محجوب کرده است( ما هو المحجوب عن العالم و لکن حجبه سوء اعمالکم)!! گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابی، ورنه رخم عیان است در این عبارت، به صراحت اعمال بد انسان ها، موجب غیبت و ناپیدایی امام عصر(ع) معرفی شده و اگر دوستداران او واقعا خواهان ظهور و دیدار او هستند، باید از گناهان و اعمال بد دوری بجویند. او می گوید وقتی می خواستیم وارد بر محضر امام زمان شویم، گفتم: « اسبم را کجا ببندم؟!» یعنی درست در زمانی که می خواهد به محضر امام مشرف شود و نیازی به هیچ وسیله مادی ندارد، او متوجه یک وسیله مادی شده و آن شور و شوق چندین ساله را در لحظه حساس دیدار، فراموش می کند؟! قاصد در جواب او گفت: اینجا حرم قائم آل محمد است، کسی جز افراد با ایمان بدین جا راه نمی یابد و هیچ کس جز مومن از اینجا بیرون نمی رود!... علی بن مهزیار می گوید: خدمت حضرت رسیدم و نشستم؛ آن حضرت ابتدا از من پرسید:« ای ابا الحسن چه چیزی تاکنون باعث این همه تاخیر و دوری تو از ما شده»

( ما الذی بطأبک عنا الی الان)؟! سپس افزود: « ما شب و روز منتظر تو بودیم» ( قد کنا نتوقعک لیلا و نهارا). این عبارت می رساند که در آن نوزده مرتبه‌ای که توفیق دیدار حاصل نشد، مانع اصلی خود علی بن مهزیار بوده است!! علی بن مهزیار می گوید: عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! قاصد شما نیامد... تا اینکه در سفر بیستم آمد و مرا به حضور شما راهنمایی کرد. حضرت سر مبارکشان را روی زمین انداخته و با انگشت شریفشان روی آن خط می کشیدند. بعد سر مبارک را بالا کرد و فرمود: قاصد نیامد؟ نه، جواب درستی نداد، بلکه شما مال دنیا بودید( لا ولکنکم کثرتم الاموال). این قسمت از فرمایش امام عصر(ع) به روشنی یکی از علل عدم توفیق دیدار را، ازدیاد مال و ثروت و مشغول شدن فراوان به امور دنیوی می داند. 3.تکبر و قطع رحم آن حضرت سپس در ادامه فرمایش خود، به دو نکته مهم دیگر اشاره می کند و آن عبارت است از: الف: تکبر، بزرگی و جباریت در برابر ضعیفان( تجبرتم، علی ضعفاء المومنین) ب: قطع رحم با خویشاوندان و نزدیکان( قطعتم الرحم الذی بینکم) آن گاه حضرت فرمود: شما با این کارهای خود، چه عذری دارید( فای عذرلکم)؟! علی بن مهزیار می گوید: عرض کردم: توبه! توبه! استغفار! استغفار! پس آن بزرگوار فرمود: ای علی بن مهزیار! اگر استغفار شما برای همدیگر نبود، ما رحمتمان را از شما قطع می کردیم و لطف و عنایتمان را از شما می بریدیم. نتیجه آنکه علت تٱخیر زیارت و دوری علی بن مهزیار و شیعیان از امام خود؛ چند عامل است، از جمله: اعمال بد، غفلت از حضور امام، ازدیاد مال و ثروت، تکبر بر مومنان و قطع رحم.

 برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک: 1. ارتباط معنوی با حضرت مهدی، حسین گنجی 2.مهدویت( پیش از ظهور(