💠 🔸 پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند:🔸💠
«دَخَلَ عَبْدٌ الْجَنَّةَ بِغُصْنٍ مِنْ شَوْکٍ کَانَ عَلَی طَرِیقِ الْمُسْلِمِینَ فَأَمَاطَهُ عَنْه؛
بنده ای از بندگان خدا در اثر اینکه شاخه خاری را از سر راه مسلمانان برداشت، اهل بهشت شد.
📚 منبع :
بحارالانوار، ج٧٢، ص ٢٠٧؛
برخی از مردم می پندارند که عبادت، فقط نماز خواندن و روزه گرفتن است. جمعی از اینان به حدّی در غفلت و نادانی فرو رفته اند که اگر جان کسی را در خطر ببینند حاضر نیستند برای نجات او از عمل مستحبی خویش دست بردارند.
این پست را مخصوص آن برادران آتش نشانی که جان خود را به خطر انداختند گذاشتم , تا شاید التیامی باشد برای آنها و خانواده هایشان که ایام پر دردی را سپری میکنند.
✅ Sokhaneeshg@
حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام میفرمایند:
نَظَرَ اَمیرُ المُؤمِنینَ عَلىٌّ علیه السلام اِلى رَجُلٍ فَرَأى اَ
ثَرَ الْخَوفِ عَلَیْهِ ، فَقالَ : ما بالُکَ ؟ قالَ : اِنّى اَخافُ اللّه َ
، قالَ : یا عَبْدَ اللّه ِ ، خَفْ ذُنوبَکَ ، وَ خَفْ عَدْلَ اللّه
ِعَلَیْکَ فى مَظالِمِ عِبادِهِ ، وَ اَطِعْهُ فیما کَلَّـفَکَ وَ لا
تَعْصِهِ فیما یُصْلِحُکَ ثُمَّ لا تَخَفِ اللّه َ بَعْدَذلِکَ فَاِنَّهُ
لا یَظْلِمُ اَحَدا ، وَ لا یُعَذِّبُهُ فَوقَ استِحقاقِهِ اَبَدا ، اِلاّ
اَنْ تَخافَ سوءَ الْعاقِبَةِ بِاَنْتَغَیَّرَ اَو تَبَدَّلَ ، فَاِنْ
اَرَدْتَ اَنْ یُؤمِنَکَ اللّه ُ سوءَ الْعاقِبَةِ فَاعْلَم اَنَّ ما
تَأتیهِ مِنْ خَیْرٍفَبِفَضْلِ اللّه ِ وَ تَوفیقِهِ ، وَ ما تَأتیهِ مِنْ
شَرٍّ فَبِاِمهالِ اللّه ِ وَ اِنْظارِهِ اِیّاکَ وَ حِلْمِهِ عَنْکَ ؛
امیر
مؤمنان على علیه السلام به مردى نگریستند و در چهره او نشانه ترس
دیدند.به او فرمودند: در چه حالى؟ گفت: از خدا مى ترسم. فرمودند: «اى بنده
خدا!از گناهانت و از عدالت خدا درباره ظلم هایى که به بندگان خدا کرده اى
بترس و خدا رادر آنچه تو را موظّف نموده، پیروى کن و از او در آنچه صلاح تو
درآن است، نافرمانى نکن. پس از آن، از خدا نترس؛ زیرا او به هیچ کس ظلم
نمى کند و هرگز کسى را بیش ازاستحقاقش مجازات نمى کند. مگر این که نگران
عاقبت بد باشى، به این که سرنوشت،دگرگون شود و تغییر یابد. پس اگر خواستى
از عاقبت بد درامان باشى، بدان هر خیرىکه به تو مى رسد، از لطف خدا و توفیق
اوست و هر شرّى به تو مى رسد، به جهت مهلت دادن خدا به تو و بردبارى اش
درباره توست»
منبع :
تفسیر امام حسن عسکرى علیه السلام ، ص265، ح133
هشتم ربیع الثانی سالروز ولادت با سعادت امام یازدهم حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) را
به به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و تمامى شیعیان جهان تبریک عرض نموده، امیدواریم خداوند متعال توفیق پیروى
آن امام همام را به همه ما عنایت فرموده ودر فرج فرزند بزرگوارش حضرت مهدى
(عج) تعجیل فرماید
حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) در سال 232 هجرى قمرى در روز هشتم ماه
ربیع الثانى در شهر مدینه به دنیا آمد، پدر آن حضرت امام بزرگوار حضرت
هادى، ومادرش خانمى به نام حدیثه بود. نام ایشان حسن، وکنیه آن بزرگوار ابو
محمّد واز القاب ایشان زکى و عسکرى است.
حضرت رسول اکرم صلی الله وعلیه و اله میفرمایند:
الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِی دِینِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ ینْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ ینْحَتَ مِنْ دِینِهِ شَیئاً وَ ذَلِکَ لِضَنِّهِ بِدِینِهِ وَ شُحِّهِ عَلَیهِ
(بحار الأنوار ج64 ص 299 )
« مؤمن در دینش از کوههاى بلند هم سختتر و پابرجاتر مىباشد زیرا کوهها را با کندن و تراشیدن مىتوان در آن نقصان پدید آورد، ولى از مؤمن نمىتوان چیزى کاست، زیرا او نسبت به دینش بخل مىورزد و به دیگران نمىدهد.»
چهارم ربیع الثانی سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام میباشد.
یکی از چهرههای شاخص اصحاب ائمه، حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است که در شمار اصحاب حضرت امام رضا(ع)، حضرت امام جواد(ع) و حضرت امام هادی علیهم السلام بوده و مورد تمجید فراوان قرار گرفته است. حضرت عبدالعظیم از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بود که در شهر مدینه به دنیا آمد. آن حضرت فردی پرهیزگار و اندیشمند بود و از ائمهی بزرگوار و هم عصر خویش به طور مستقیم، نقل حدیث کرده است. ایشان در زمان امامت حضرت امام هادی(ع) به پیشنهاد آن حضرت برای هدایت مردم به ایران مهاجرت کرد و در شهر ری در نزدیکی تهران کنونی مسکن گزید. آمدن حضرت عبدالعظیم به ری، هم نشانه ی وجود تشیع در این شهر بوده و هم خود زمینه ای برای رشد دعوت شیعی شده است. حضرت عبدالعظیم احتمالاً در حدود سال ۲۵۰ هجری به درجهی رفیع شهادت نایل شد.
یکی از مصالح غیبت, تخلیص و آزمایش و امتحان مرتبه ی تسلیم و معرفت و ایمان شیعیان است.بطوری که از اخبار استفاده میشود به دو جهت امتحان به غیبت حضرت صاحب الزمان (عج) از شدیدترین امتحانات است.
جهت اول :چون اصل غیبت بسیار طولانی می شود , بیشتر مردم در شک می افتند و برخی در اصل ولادت و بعضی در بقای آن حضرت شک میکنند و جز اشخاص مخلص و با معرفت و آزموده , کسی بر ایمان و عقیده ی به امامت آن حضرت باقی نخواهد ماند
جهت دوم :شدتها و پیش آمدهای ناگوار و تغییرات و تحولاتی که در دوره ی غیبت , روی داده و مردم را زیر رو می سازد به طوری که حفظ ایمان و استقامت , بسیار دشوار می گردد و ایمان افراد در مخاطرات سخت واقع می شود.
لطفا از کانال اینجانب sokhaneeshg@ دیدن فرمایید