روزی عده ای از آقایون در اطاق حضرت آیت الله مصطفوی رحمه الله نشسته بودند و در این حین شخصی خدمت آقا رسید و از آقا درخواست دعا کرد و ایشان برای آن شخص دعا خواندن. و بعد ازاینکه ایشان رفتند حضرت آقا ساعتشان را از جیب کنار قباشون در آورده و دیدن کار نمیکند و به دوستان گفتند که ساعتم مثل اینکه خراب شده . در این حال شخصی که آنجا نشسته بود به آقا عرض کرد. آقاجون شما که اهل دعا هستید خوب چرا برای خودتان دعا نمیکنید...البته با خنده ای معنادار و آقا فرمودند یعنی برای کار کردن ساعت دعا کنم؟ آن شخص با مسخره گفت بله...شما همه چیز رو با دعا و اینجور چیزا به مردم میگویید. درهمون حال حضرت آقا با حالتی خاص خودشون دعا کردن و فوتی برروی ساعت زدند و در عین ناباوری ساعت شروع به کار کردن کرد. بقیه آقایونی که آنجا نشسته بودند صلواتی فرستادند و به او شخص نگاه کردن.و بعد حضرت آیت الله مصطفوی درباره آداب دعا و ...مطالبی فرمودند.درضمن دعارا به مسخره نگیرید ماهرچی داریم از این دعا و توسلات است.